گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
وطواط

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «آنان ، که بقوتند اندازه پیل » مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ل» است.

حرف آخر قافیه

ب
ت
د
ر
ز
ک
ل
م
ن
ه
ی

شماره ۱ - در مدح ملک اتسز: ای همت تو تاخته بر گردون اسب

شماره ۲ - در شکوه: آن دست زنان و پای کوبان پیوست

شماره ۳ - در تغزل: چون فندق مهر تو دهانم بربست

شماره ۴ - در تغزل: معشوقه دلم به تیر اندوه بخست

شماره ۵ - در تغزل: با عیب خریدی تو مرا روز نخست

شماره ۶ - سلطان تکش بن اتسز در دوشنبه ۲۲ربع الاخر سنۀ ۵۶۸ در خوارزم بر تخت نشست رشید این رباعی بر وی بخواند: جدت ورق زمانه از ظلم بشست

شماره ۷ - در مدح وزیر: شطرنج وزارت تو فرزین طلبست

شماره ۸ - در تغزل: آن دلبر ماهرخ ، که جانان منست

شماره ۹ - در مدح کمال الدین: عنوان ظفر نام کمال الدین است

شماره ۱۰ - در تغزل: چشمی دارم ، همه پر از صورت دوست

شماره ۱۱ - در شکوه: دشمن چو بدانست که : احوالم چیست

شماره ۱۲ - در تغزل: چون چرخ همیشه رسم تو طنازیست

شماره ۱۳ - در تغزل: یک چند ، چو کار من ز تو ساز گرفت

شماره ۱۴ - در تغزل: دل جام وفا به دست اخلاص گرفت

شماره ۱۵ - در تغزل: مشک تبتی رنگ ز موی تو گرفت

شماره ۱۶ - در مدح ملک اتسز: ای فتح و ظفر بنده کوس و علمت

شماره ۱۷ - در شکوه: در محنت این زمانه بی فریاد

شماره ۱۸ - در مدح ملک اتسز: ای شه‌، که به جامت می صافی‌ست نه درد

شماره ۱۹ - در تغزل: تا گرد رخت سنبل تر کاشته‌اند

شماره ۲۰ - در ذم مردم روزگار: سوی در این قوم ، که کمتر ز خرند

شماره ۲۱ - در شکوه: هر کس ، که نهاد کار ما می بیند

شماره ۲۲ - در مدح رکن الدین: ایام بکام رکن دین خواهد بود

شماره ۲۳ - در تغزل: می رفت و گلاب از سمنش می بارید

شماره ۲۴ - در مرثیۀ اتسز: شاها ، فلک از سیاستت می لرزید

شماره ۲۵ - در تغزل: امروز بی رخت ، ای سیمین بر

شماره ۲۶ - در مدح ملک اتسز: بخشنده نعمت و ستاننده عز

شماره ۲۷ - نیز در مدح ملک اتسز: ای طالع تو عهده هر کام فلک

شماره ۲۸ - در مدح ملک اتسز: آنان ، که بقوتند اندازه پیل

شماره ۲۹ - در هجا: ای خواجه ، ضیا شود ز روی تو ظلم

شماره ۳۰ - در تغزل: بس شب به دعا دو دست برداشته ام

شماره ۳۱ - در تغزل: در دل ز غم عشق تو ناری دارم

شماره ۳۲ - در تغزل: بگسست ز صحبت من آن دل گسلم

شماره ۳۳ - در شکوه: گفتم که: به مدحت تو خورشید شوم

شماره ۳۴ - در تغزل: بویت شنوم ز باد ، بیهوش شوم

شماره ۳۵ - در تغزل: در منزل غم فگنده مفرش ماییم

شماره ۳۶ - در شکوه: بر یاد تو ، بی تو ، این جهان گذران

شماره ۳۷ - در تغزل: ای روی تو فردوس برین دل من

شماره ۳۸ - در تغزل: ای من ز غمت وطن در آتش کرده

شماره ۳۹ - در مدیحه گوید: ای دست زمانه بسته از بیدادی

شماره ۴۰ - در شکوه: عدل تو اگر چهره بما بنمودی

شماره ۴۱ - در مدح رکن الدین: ای رکن الدین ، ز ابر و دریا بیشی

شماره ۴۲ - در تغزل: از حسرت رخسار تو ، ای زیباروی

شماره ۴۳ - در مدح ملک اتسز: شاها ، بجلال ، آسمانی گویی