اسیر جلوهٔ هر حسن عشقبازی هست
میان هر دو حقیقت نیاز و نازی هست
ز هر دری که نهد حسن پای ناز برون
بر آستانهٔ آن در سر نیازی هست
اگر مکلف عشقی سر نیاز بنه
که هر که هست به کیش خودش نمازی هست
چو نیک درنگری عشق ما مجازی نیست
حقیقتی پس هر پردهٔ مجازی هست
میان عاشق و معشوق کی دویی گنجد
برو برو که تو پنداری امتیازی هست
وداع خویش کن اول اگر رفیق منی
که این رهیست خطرناک و ترکتازی هست
نه احتراز از آن جانب است همواره
گهی ز جانب وحشی هم احترازی هست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.