گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
واعظ قزوینی

کند پیوسته با آن تیغ ابرو هر که دمسازی

برنگ مردم چشمم، کند با خون خود بازی

ببین در اصل و فرع هر نهالی، تا شود روشن

که باشد خاکساری، ریشه نخل سرافرازی

بغمازی اگر دشمن ز عیبم پرده برگیرد

کدامین عیب باشد زشت تر از عیب غمازی؟!

سراپا گرچه عیبم، این هنر دارم که از عیبم

تواند خلقی افتادن به فکر عیب خود سازی

به روم و چین بود نسبت یکی، اهل تجرد را

نگردد هیچ معنی از عبارت ترکی و تازی

 
sunny dark_mode