گنجور

 
طغرل احراری

غنچه از لعل تو سبق گیرد

در و یاقوت در طبق گیرد

چشمت از خون باده بسته حنا

باج از سرخی شفق گیرد

نزد تحریر وصل کلک مرا

شهد مضمون دماغ شق گیرد

عاشق از لعل تو به خضر خط

دعوی بوسه کرده حق گیرد

به فریب و فسون و مکر رقیب

از گلاب تو کی عرق گیرد؟!

یوسف آیین دلبری تو را

گر ببیند ازین نسق گیرد

نظم طغرل به هر کتاب که هست

زینت از شعر او ورق گیرد!

 
sunny dark_mode