هلال روزه نمود از سپهر دایره وار
بشکل و گونه چنان نیم دایره دینار
تمام دایره گردد چو مه بنیمه رسد
تمام نیمه بحرمت بدان برین پرگار
فلک نموده چو زنگار یافته لگنی
بر او هلال چو یک گوشه تا زده رنگار
ویا چو زرین ماهی در آبگون دانی
که از میانه فرو خواهد آمدن بکنار
ز روزه داران کس ناشده نزار و نحیف
هلال روزه برای چه شد نحیف و نزار
خمیده قامت و زرین عذار چون عاشق
شدست گوئی بر آفتاب عاشق زار
هلال و چشمه خورشید ناخج و سپرند
یکی ز سیم حلال و یکی ز زر عیار
میان آخر شعبان و اول رمضان
سبب چه بد که شب و روز هر دو گشت سوار
چو کرد شعبان سیمین سپر در آب نهان
سپهر ناخج زرین روزه کر اظهار
هوای مغرب گشت از شفق چو معرکه گاه
چو روز آن و شب این شدند در پیکار
هلال روزه بدین وصفها که دادم شرح
ز روی قبله فروشد ببحر لؤلؤ وار
بطبع بنده فرستاد لؤلؤ منثور
بنظم کردم در مدح سید احرار
سر مفاخر فرزند فخر دین احمد
ابوالمعالی دهقان علی سپهسالار
سپهر مردی وجود افتخار دین که بدوست
همه مفاخرت دین احمد مختار
ز هر که او بهتر فخر کرد در عالم
به است چون هنر از عیب و همچو فخر از عار
جمال گوهر خاک آنکه از نکو خلقی
رخ خرد را خال است و چشم بد را خار
مصدری که چو بر صدر بار بنشیند
چو آفتاب کند خیره دیده نظار
بر آسمان هنرمندی و شجاعت وجود
چو آفتاب ندارد قرین و همسر و یار
کمر بخدمت او سال و ماه بسته کرام
زبان بمدحت او روز و شب گشاده کبار
بزرگواری کز مدح و از مناقب او
بر آنچه دانا واجب نیاید استغفار
بدانسبب که رهی پرورست و بنده نواز
ز بندگیش ندیدم کسی شود بیزار
به بر و احسان زابرار برتری دارد
ببرگ و بار بدانسان که طوبی از اشجار
کف عطاده او بی سخا و احسان نیست
درخت طوبی بی برگ نبود و بی بار
ایا کسی که نماید بچشم خلق جهان
جهان ز نیکی کردار تو چنان کردار
سرای بار تو از فر تو چنان صفت است
صفت همان که چنانست بی خلاف و غبار
بروزنامه عمر تو بی سخا و کرم
دمی کرام نرانند خامه بر طومار
شمار جود و سخای ترا فذلک نیست
ز عقد کردن مستوفیان بروز شمار
چه میزبان کریمی که آید از حضرت
مهی عزیز و مکرم بر تو مهمان وار
خجسته ماهی آمد بمهمانی تو
که برترست زهر ماه مرو را مقدار
ز کردگار که جانها فدای نامش باد
همیرساندت مهمان بگونه گونه نثار
نثار اول رحمت بسی بود بر تو
از آنکه بر ضعفا رحم کرده ای بسیار
دوم نثار بود مغفرت که جرم و خطا
فرو گذاشتی از کهتران خدمتکار
از آنکه مهمان باشد ز تو بآزادی
نثار آخر از اویت بود برات از نار
شبی ازین مه میمون به از هزار مه است
چنین شب آمده بادا بعمر تو دو هزار
همیشه تا ز خداوند روزه داران را
بود دو شادی چونانکه هست در اخبار
یکی بدنیا وقت گشادن روزه
دوم بعقبی وقت نمودن دیدار
از آنکه نبود در وعده خدای خلاف
ز هر دو شادی چونانکه هست برخوردار
خجسته باد مه روزه چونکه عید رسید
خجسته تر ز مه روزه عید تو صد بار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به وصف هلال ماه رمضان و زیباییهایش میپردازد. او هلال را به شکل نیم دایرهای از سپهر توصیف میکند که سرشار از نور و زیبایی است. این هلال، نمادی از برکت و روزهداری است و شاعر به تأثیرات معنوی آن بر روزهداران اشاره دارد. همچنین، شاعر به فضیلتهای علی (ع) به عنوان یک شخصیت بزرگ و مؤمن پرداخته و او را با صفات نیکو وصف میکند که مورد احترام و محبت مردم است. در نهایت، شاعر برای جشن عید فطر و شادیهایی که از آن ناشی میشود، آرزوهای نیکو میکند و برکت این ماه را برای همه دعا میکند.
هوش مصنوعی: هلال به شکل و حالتی که مانند نیم دایره است، از آسمان ظاهر شد و به نظر میرسد که همچون سکهای طلایی درخشیده است.
هوش مصنوعی: وقتی که ماه به نیمه میرسد، تمام دایره کامل میشود و این نیمه با احترام به تو در این پرگار نشان داده میشود.
هوش مصنوعی: آسمان مانند یک ظرف کثیف و زنگ زده است که هلال ماه با رنگی زیبا به مانند گوشهای از آن برآمده است.
هوش مصنوعی: میتوانی تصور کنی که همانند یک ماهی طلایی در آب، در حال حرکت و جستجوست، اما روزی خواهد رسید که از آب خارج شده و به کناره خواهد آمد.
هوش مصنوعی: هیچکس از روزهداران بیمار و ضعیف نشده است؛ پس هلال ماه رمضان چرا ضعیف و نزار شد؟
هوش مصنوعی: زنی با قامت خمیده و مویی طلایی، به وضوح عاشق شده است، گویی که در برابر خورشید به عشق دچار شده و در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: هلال و چشمهی خورشید به شکلی متفاوت و زیبا درخشنده هستند. یکی از آنها از نقرهای خالص و دیگری از طلا ساخته شده است.
هوش مصنوعی: در فاصله بین آخرین روز ماه شعبان و اولین روز ماه رمضان، چه چیزی باعث شده که هر دو شب و روز به سرعت بگذرد و به نوعی پر اهمیت شوند؟
هوش مصنوعی: زمانی که شعبان مانند سپر نقرهای در آب پنهان شده باشد، روزهای ناخوشی به طرز غمانگیزی رخ نمایان میسازند.
هوش مصنوعی: آسمان مغرب هنگام غروب مانند میدان نبردی شده است. روز و شب در حال نبرد با یکدیگر هستند.
هوش مصنوعی: ماه هلالی که توصیف کردم، مانند درخشش دُرّ و مروارید بر فراز دریا میدرخشد.
هوش مصنوعی: خداوند به من استعداد و هنر داد تا بتوانم ستارههای درخشان را در قالب شعر منظوم کنم و به ستایش بزرگترین آقایان بپردازم.
هوش مصنوعی: این جمله به شخصیت برجستهای اشاره دارد که فرزند فردی معروف و محترم به نام فخر دین احمد است. او به عنوان شخصی با اعتبار و مقام بالا شناخته میشود، به ویژه در زمینه سپهسالاری یا رهبری نظامی. مضمون کلی به عظمت و افتخار این فرد اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در دل آسمان، مردی است که افتخار دین به شمار میرود و به اوست که تمام بزرگیها و افتخارات دین حضرت محمد (ص)، انتخاب شده و مختار، مربوط میشود.
هوش مصنوعی: هر کس که در دنیا به خود میبالد و به دیگران فخر میفروشد، در حقیقت از دیگران بهتر است. چرا که مانند هنر که از عیوب متمایز است، فخر نیز از ننگ و عار جداست.
هوش مصنوعی: زیبایی واقعی در انسانهایی که ذات خوب و نیکوکاری دارند، خود را نشان میدهد. این افراد مانند نقطهای زیبا بر چهره زمین هستند که چشمهای بد به آنها آسیب نمیزند و نمیتوانند زیبایی آنها را ببینند.
هوش مصنوعی: چیزی که در بالاترین نقطه خود قرار گیرد، مانند آفتاب میتابد و نظرها را به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: در آسمان هنر و شجاعت، هیچکس قابل مقایسه با تو نیست؛ مانند آفتاب که هیچ همتایی ندارد.
هوش مصنوعی: من سالها به خدمت او مشغولم و با زبانم هر روز و شب به ستایش او میپردازم.
هوش مصنوعی: بزرگی که به خاطر ستایش و ویژگیهای نیکویش، بر کسی که از دانش برخوردار است، عذرخواهی نکردن از او لازم نیست.
هوش مصنوعی: به این خاطر که راهنما و پرورشدهندهای مهربان وجود دارد، هیچکس از بندگی و خدمت به او بیزار نشده است.
هوش مصنوعی: احسان و نیکی به دیگران از زیبایی و ثمره درختان برتر است، همانطور که درخت طوبی از سایر درختان ممتاز است.
هوش مصنوعی: بخشی از برکت و بخشش او به دیگران، شبیه به درختیست که بدون برگ و میوه نمیتواند وجود داشته باشد. بنابراین، دادن و کمک کردن بخشی از ذات اوست.
هوش مصنوعی: آیا کسی هست که به مردم نشان دهد چقدر خوب هستند کارهایت؟ دنیا به زیبا بودن رفتار تو توجه میکند.
هوش مصنوعی: خانه تو به اندازهای زیبا و دلنواز است که هیچ گونه عیب و نقصی در آن وجود ندارد و صفای آن مانند خود تو بیعیب و پاک است.
هوش مصنوعی: عمر تو مانند یک نوشته است که بدون بخشندگی و نیکوکاری، هیچ ارزشی ندارد. این نوشته نمیتواند با کلمات خوب و مهربان تحسین شود.
هوش مصنوعی: سخاوت و generosity تو به شمار نمیآید، زیرا فقط با حساب و کتاب مسئولان مالی به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: چه میزبان بخشندهای که مهمانی از جانب آن بزرگ و ارجمند به تو میآید.
هوش مصنوعی: ماه خوشزبان و نورانی به مهمانی تو آمده است و او از همه ماهها بهتر و بزرگتر است؛ پس به دیگر ماهها نپرداز!
هوش مصنوعی: از خداوند که جانها به خاطر نام او فدای میشود، خواهانم که تو را به گونههای مختلف به مهمانی بپذیرد و نیکوییها را نثار تو کند.
هوش مصنوعی: رحمت خداوند بیش از حد بر تو نازله شده است، زیرا تو به نیازمندان توجه و محبت زیادی کردهای.
هوش مصنوعی: سرآشکارا بود که بخشش و آمرزش به خاطر خطاها و اشتباهاتت از جانب کسانی است که در خدمت تو هستند و به تو خدمت میکنند.
هوش مصنوعی: اینجا اشاره به این دارد که اگر کسی مهمان تو باشد و از او با آزادی برخورد کنی، در نهایت این مهمان میتواند تو را از دچار شدن به مشکلات نجات دهد. به این معنا که مهمان میتواند در سختیها به تو کمک کند و از آتش گرفتاری دورت کند.
هوش مصنوعی: شبی مثل این ماه خوشیمن از هزار شب دیگر با ارزشتر است. امیدوارم این شب تا دو هزار سال در عمر تو باقی بماند.
هوش مصنوعی: همیشه نزد خداوند، روزهداران دو شادی دارند که مانند آن در روایتها آمده است.
هوش مصنوعی: یک نفر در زمان افطار، روزهاش را باز کرد و در زمانی دیگر دوباره به دیدار رسید.
هوش مصنوعی: چون خداوند در وعدههایش به هیچچیز خیانت نمیکند، از این رو هر دو طرف باید از شادی که به آن رسیدهاند، لذت ببرند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال ماه رمضان که عید فرامیرسد و این عید از خود ماه رمضان نیز خوشحالکنندهتر است، چرا که عید تو را هزار بار شادتر میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.