ز مرگ چاره نباشد صحیح را و سقیم
کریم را بفنا رفتن است همچو لئیم
عزیز را چو ذلیل و جواد را چو بخیل
فصیح را چو کلیل و سفیه را چو فهیم
امید و بیم بعمر اندرست مردم را
هزار سال امید است عمر و یکدم بیم
ز عمر رفته علم خلق را که چه رفت
ز عمر مانده نداند بجز خدای علیم
چه غفلت است و چه بی آگهی و بی خبری
ز زندگانی کان یکدم است یا یک و نیم
به نیم دم نتوان زیست بر زیادت ازان
که کرده باشد قسام بنده را تقسیم
بدست هیچ حکیمی مدان زیادت عمر
که ممکن ار بودی بد بدست خواجه حکیم
سر اطبا استاد کوسوی کوهست
ز پشت هفت پدر او ستاد هفت اقلیم
شفای جان و دل خلق بود طلعت او
دوای او سبب صحت علیل و سقیم
ببندگان خدائی رحیمتر بعلاج
رحیم بودی خاص از پی خدای رحیم
بنیکنامی کوشید و نیکنامی یافت
چو اصل نیکی نامش بدو تیغ زر و سیم
تنی و مالی هرکس کز او سئوالی کرد
نعم شنید ز لفظ وی و گرفت نعیم
شفای تب زدگان بود شربتش گوئی
که برد شربتش از سلسبیل و از تسنیم
یتیم ماند پسر از وی و ز چشم یتیم
سرشک بر رخ باریده شد چو در یتیم
غریو و ناله پوشیدگان پرده او
دریده پرده صبر و خرد دریده عظیم
حکیم بود ز اقران خود عدیم المثل
چو مثل خویش ز اقران خویش گشت عدیم
سپید روی برانگیخته شود چو بنزع
ندید چهره اهریمن سیاه گلیم
چو بود شفقت او عام بر همه عالم
بدو خدایا رحمت کنی بفضل عمیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی نکات فلسفی و انسانی درباره مرگ، زندگی و طبیعت انسانها میپردازد. بیان میکند که مرگ راهی نیست که از آن فرار کنیم، و برای هر انسان، چه خوب یا بد، پایان حتمی است. عمر انسانها شامل امید و بیم است و درک واقعی از گذر عمر در دست خداوند است. همچنین به نقش حکیمان و پزشکان در شفا بخشی و برکت دادن به زندگی مردم اشاره میکند و آنها را رحیم و نیکوکار میداند. در نهایت، به جوانب انسانی و شفقت اشاره کرده و بر ضرورت رحمت خداوند برای همه تأکید میکند.
هوش مصنوعی: مرگ راهی برای رهایی نیست و برای انسانهای نیکوکار و بد کار هیچ تفاوتی ندارد؛ در نهایت، همه به سرنوشت خود میرسند، چه خوب و چه بد.
هوش مصنوعی: وقتی به کسی که عزیز است، به صورت خوار و حقیر نگاه کنیم، و به انسان بخشنده به چشم بخیل بنگریم، وقتی که فردی فصیح و با زبان باز را مانند کسی که حرف نمیفهمد، ببینیم، و اگر به فرد بیادب مثل فردی با فهم و درایت نگاه کنیم، ارزش و جایگاه واقعی آن شخصها نادیده گرفته میشود.
هوش مصنوعی: زندگی انسانها پر از امید و نگرانی است. مردم برای هزار سال امیدوار هستند که عمر طولانی داشته باشند، اما در یک لحظه میتوانند از خطر یا نگرانی بترسند.
هوش مصنوعی: از عمر گذشته، مردم نمیدانند که چه چیزهایی از زندگیشان رفته است؛ و آنچه که از عمر باقیمانده، فقط خداوند دانای مطلق از آن آگاه است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چه بیتوجهی و ناآگاهی وجود دارد نسبت به زندگی، که آن فقط یک لحظه یا بیشتر از آن است. انسانها معمولاً از زودگذر بودن زندگی غافل هستند و به اهمیت زمان نمیاندیشند.
هوش مصنوعی: انسان نمیتواند در میانهٔ زندگی خود، بیش از آنچه که مقدر شده است زندگی کند؛ زیرا سرنوشت او از پیش تعیین شده و نمیتواند بیشتر از آنچه که نوشته شده، بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: عمر طولانی را از هیچ حکیمی نخواه، زیرا اگر ممکن بود، قطعا در دست آن حکیم بود.
هوش مصنوعی: سر پزشکان مانند صدای طبل از بالای کوه است و او ناشی از دورانهای بسیار زیادی است کهریشهاش به دورانی از اجدادش برمیگردد.
هوش مصنوعی: طلعت او، به عنوان مظهر زیبایی و نیکی، برای جان و دل مردم مایه شفا است و وجود او باعث بهبودی بیمار و درمانده میباشد.
هوش مصنوعی: خداوندی که رحمتش بیپایان است، برای بندگانش نیز محبت و رحمت بیشتری دارد. او در درمان و کمک به بندگانش، به خاطر رحمت خودش، مهربانتر و دلسوزتر عمل میکند.
هوش مصنوعی: کسی که برای بدست آوردن نیکی تلاش کند، در نهایت به نیکی دست مییابد. مانند این است که خوب بودن، به او قدرت و ثروت میبخشد.
هوش مصنوعی: هر کس که از او پرسشی بکنند، به خوبی و خوشی پاسخ میدهد و از کلام او برکت و نعمت میگیرد.
هوش مصنوعی: شربت آن شخصی که به تب مبتلا شده است، همچون آب زلال و خوشمزهای است که از دو چشمهی بهشتی، یعنی سلسبیل و تسنیم، گرفته شده و به طور خاص برای درمان آنها آماده شده است.
هوش مصنوعی: پسر بدون پدر ماند و اشکهایش بر چهرهاش جاری شد، مانند یتیمی که در غم خود بینواست.
هوش مصنوعی: صدا و ناله کسانی که پردهای به چهره دارند، نشاندهندهی این است که صبر و عقل بزرگ را زیر پا گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: حکیم در میان همنسلان خود بینظیر و کممانند بود، زیرا مانند او در میان همنسلانش کسی وجود نداشت.
هوش مصنوعی: چهرهای زیبا و روشن خلق میشود وقتی که کسی چهره زشت و تاریک شیطان را نبیند.
هوش مصنوعی: زمانی که محبت و مهربانی او شامل حال تمام دنیا است، خدایا، به سبب لطف بزرگت بر ما رحمت نازل کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که او کند از کان که به میتین سیم
مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم
بر آن صحیفة سیمین مسای مشک مقیم
که رنگ مشک نماید بر آن صحیفة سیم
مکن ستیزه اگر چند خوبرویان را
ستیزه کردن بیهوده عادتیست قدیم
غرض ز مشک نسیمست ، رنگ نیست غرض
[...]
چو روی چرخ شد از صبح چون صحیفه سیم
ز قصر شاه مرا مژده داد باد نسیم
که عز ملت محمود سیف دولت را
ابوالمظفر سلطان عادل ابراهیم
فزود حشمت و رتبت به دولت عالی
[...]
سپهر دولت و دین آفتاب هفت اقلیم
ابوالمظفر شاه مظفر ابراهیم
کشید رایت منصور سوی لوهاور
به طالعی که تولا کند به دو تقدیم
قضا ز هیبت او دیده حال شرع قوی
[...]
تویی که دل بتو کردند عاشقان تسلیم
سلیم باشد ، اگر جان بتو دهند ، سلیم
یکی منم ، که اگر صد هزار جان بودم
بجان تو که کنم جمله را بتو تسلیم
ز طلعت تو بخورشید داده اند فروغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.