نهاد ملکت توران شد آباد و خوش و خرم
بسلطان زاده توران شهنشاه همه عالم
بعالم تا بنی آدم ز عدل او بیاساید
خدای علم او را داد شاهی بر بنی آدم
جهانداری که از ده قرن پیش از هیبت باسش
ز ملک خویش باز استاد ابراهیم بن ادهم
بملک ارسلان خاقان درآمد باز فرزندش
ببخت و طالع میمون به رأی ثابت و محکم
هران منبر که از نامش بیاراید گه خطبه
ز بام عرش گویندش ملایک مرحبا هر دم
سلیمان نبی شاید فرستد تخت بلقیسش
بدین مژده که آوردند زی انگشت او خاتم
خلیل الله بران خاطب که بر خاقان کند خطبه
ز فردوس علا گوید دلت ابری که بار و نم
ز عدلش گیتی آبادان شود چونان کزین جانب
بزیر سایه بتوان رفت سوی کعبه و زمزم
ز سهم او چنان گردد که داد خویش بستاند
تذرو از باز و میش از گرگ و گور از نیروی ضیغم
سپاهی و رعیت را چو خاقان سوی ملک خود
خرامید و خرم بنشست دلها شد خوش و خرم
نهاد ملکت توران عروسی بود تا اکنون
نقاب از روی خود نگشاد بر شاهان نامحرم
سپهداران تورانرا شهی شایسته بایستی
که پیش او بشایستی نهادن دستها بر هم
مر ایشانرا بدین همت شهی شایسته داد ایزد
ز نسل ارسلان خاقان غازی خسرو اعظم
سپهداران کمر بستند پیش تخت او صف صف
بران رسم و بران سیرت که جنی پیش تخت جم
جراحت بود بر دلها ز هجر ارسلان خاقان
کنون از وصل فرزندش جراحت را بود مرهم
چو خاقان از رعیت شاد باشد وز حشم خوشدل
حشم را دل بود شادان رعیت را نماند غم
که یارد کرد قصد این خجسته ملک تا باشد
اگر سیاره بفشاند ازین نیلوفری طارم
ایا مر پادشاهی را به از دارای بن دارا
و یا مر وصف مردی را به از سهراب بن رستم
ز هر جانب جهانداران خوهند آمد بعهد تو
بطاعت راست کرده دل بخدمت داد قامت خم
همه با ثروت قارون همه با قوت قارن
همه با فر افریدون همه با نیروی نیرم
بالقاب تو آرایند در هر کشوری منبر
رقم نام تو فرمایند بر دینار و بر درهم
ولایت از تو در خواهند و از منشور و فرمانت
ز یکدیگر بدست آرند ملک و ملک بیش و کم
همه شاهان ترا دانند شاهنشاه بی مشکل
چو گفتم بر خردمندان نباشد مشکل و مبهم
الا تا بر زبان خلق باشد این مثل جاری
که گردد خرم و پدرام ملک از عدل و کشت از نم
نم عدل تو برگشت امید آنکسان بادا
که ملکت از دعاشان شد قوی بنیاد و مستحکم
همی تا گردش چرخ سبک دوران همی زاید
شب مظلم ز روز روشن و روز از شب مظلم
بقای روز عمرت باد شاها تا بدان یک شب
که روز حشر خواهد بود چون برزد سپیده دم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف پادشاهی با صفات نیک و عدالتمحور در ملک توران میپردازد. شاعر از شهنشاهی سخن میگوید که عادل است و بر تمامی جهان و مردم بنیآدم حکومت میکند. او به واسطه علم و دانشش به مقام پادشاهی دست یافته و همگان تحت سایهاش در آرامش و خوشحالی زندگی میکنند. توصیفاتی از شکوه و رفاه در دوران او و شادی رعیت و حشم او وجود دارد.
در این نوشته، به جایگاه والای پادشاه و تأثیرات مثبت او بر جامعه اشاره میشود و اینکه ملک او به نوعی عروسیای است که در آن نیکبختی و آرامش حاکم است. او میتواند رابطهای مستحکم با رعیت خود برقرار کند و عدالتش باعث آبادانی و خوشحالی مردم میشود. به مرور زمان، این پادشاهی باعث تحکیم و استحکام ملک و نیکبختی مردمش میشود، و در پایان با دعای خیر مردم برای او، امید به طول عمر و سفر به روز قیامت ذکر میشود.
هوش مصنوعی: سرزمین توران به واسطه سلطان زادهای که از نسل شاهان است، آباد و شاداب شد و این شادی در تمام عالم گسترش یافت.
هوش مصنوعی: خداوند به انسانها پادشاهی بخشید تا در جهان به عدالت زندگی کنند و این علم و دانش را به آنها عطا کرد.
هوش مصنوعی: شخصی که در طول تاریخ به عنوان یک پادشاه بزرگ شناخته میشود و از قدرت و عظمت خود در حکمرانی بهرهمند است، به مانند ابراهیم بن ادهم، که از مقام و سلطنت خود فاصله گرفته و به زندگی ساده و زاهدانه روی آورده است.
هوش مصنوعی: فرزند ارسلان خاقان به سرزمین پدرش بازگشت و با خوشاقبالی و سرنوشت خوب، به یک رأی قاطع و محکم دست یافت.
هوش مصنوعی: هر منبری که به نام او زینت داده شود، فرشتگان هر لحظه میگویند: "سلام بر تو"، زیرا در آنجا خطبهای ایراد میشود که از جایگاه عرش بهحساب میآید.
هوش مصنوعی: شاید سلیمان نبی خبر داده باشد که تخت بلقیس را آوردند و این خبر با نشانی از انگشت او به دست آمده است.
هوش مصنوعی: خلیلالله بران بر کسی خطبه میخواند که بر شاه بزرگ است، در حالی که از بهشت برین سخن میگوید. دل تو در این حال، مانند آسمان ابری است که باران و ریزش دارد.
هوش مصنوعی: با عدالت او، دنیا رونق مییابد، مانند این که از این سو، زیر سایهاش میتوان به سوی کعبه و چشمه زمزم رفت.
هوش مصنوعی: از سهم او به گونهای خواهد بود که حق خود را بگیرد، مانند اینکه طعمه به دست آمده از باز و میش از گرگ و گور از قدرت شیر به سرنوشت خود میرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که فرمانروا به سوی سرزمین خود رفت و در آرامش نشست، دلهای مردم شاد و خوشحال شد.
هوش مصنوعی: ملک توران در گذشته به مانند یک عروس بود که تا به حال چهرهاش را به روی شاهان ناآشنا نشان نداده است.
هوش مصنوعی: سپاهداران توران باید به حضوری شایسته از سوی یک فرمانده بزرگ قابل احترام، دستهایشان را بر هم بگذارند و به هم احترام بگذارند.
هوش مصنوعی: خداوند به این کوشش و همت، پادشاهی شایسته از نسل ارسلان و خاقان غازی، یعنی خسرو اعظم را عطا کرد.
هوش مصنوعی: نظامیگران با هم صف بستهاند و در برابر تخت او آمادهایستند، همچون ارواحی که پیش تخت پادشاهی قرار دارند.
هوش مصنوعی: راز دلها از دوری ارسلان خاقان بر دلها زخم زده بود، اما اکنون با وصال فرزندش، آن جراحتها بهبود یافته و مرهمی یافتهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که امپراتور از رعیت خود راضی و خوشحال باشد و نگهبانان و همراهانش نیز دل شاد داشته باشند، دیگر برای رعیت هیچ اندوهی باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: دوست و یاوری که در نظر دارد به این سرزمین خوشبختی کمک کند، اگر ستارهای از این نیلوفر آبی بر افشاند، میتواند برکت و خوشبختی را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: آیا ثروت و دارایی یک پادشاه را برتر از داراییهای یک ثروتمند میدانید یا توصیف یک مرد را برتر از توصیف سهراب، فرزند رستم؟
هوش مصنوعی: از هر سو کسانی که در دنیا قدرت دارند، به عهد و پیمان تو خواهند آمد و با دل و جان خود برای خدمت به تو آماده هستند، و برای این کار خود، قامتشان را خم کردهاند.
هوش مصنوعی: همه مردم با ثروت قارون، با قدرت قارن، با عظمت افریدون و با نیروی نیرم زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: در هر کشوری که بروی، به خاطر زیبایی و شخصیت تو تزییناتی انجام میدهند و نام تو را بر روی سکهها حک میکنند تا نشاندهنده ارزش و اعتبار تو باشد.
هوش مصنوعی: مردم از تو خواستار رهبری و راهنمایی هستند و به دنبال دستورها و فرمانهای تو هستند تا بتوانند قدرت و حاکمیت را به دست آورند، چه بیشتر و چه کمتر.
هوش مصنوعی: تمامی پادشاهان تو را میشناسند، ای شاه بزرگ. چون گفتم، برای خردمندان هیچ چیزی نه دشوار است و نه نامشخص.
هوش مصنوعی: بگذارید تا این مثل در زبان مردم بگردد، زیرا که در نتیجهی آن، سرزمین از عدالت آباد و کشاورزی و میوهداری رونق خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: نه تنها مردم از عدالت تو ناامید نمیشوند، بلکه دعای آنها باعث میشود که حکمت و قدرت حاکمیت تو مستحکمتر و قویتر شود.
هوش مصنوعی: همیشه با چرخش زمان، شب تاریک از روز روشن به وجود میآید و همچنین روز نیز از شب تاریک اضافه میشود.
هوش مصنوعی: عمر تو ای شاه، امیدوارم تا روزی که روز قیامت خواهد بود، ادامه پیدا کند. این روز، مانند صبح زود خواهد آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسی رفتم پس آز اندر این پیروزه گون پشکم
کم آمد عمر و نامد مایه آز و آرزو را کم
فرو بارید مروارید گرد این سیه دیبا
که بر دو عارض من بست دست بیوفا عالم
به مروارید و دیبا شاد باشد هر کسی جز من
[...]
رسول کائنات احمد، شفیع خلق، ابوالقاسم
جمال جوهر آدم، کمال گوهر هاشم
بنا میزد! بنا میزد !زهی گیتی بتو خرّم
ندیده دیدۀ افلاک مانند تو در عالم
زشرم بیت معمورت، طبایع منحرف ارکان
زرشک سقف مرفوعت، شده هفت آسمان درهم
زشاخت سرزنش دیده، نهال سدره و طوبی
[...]
بیا بشنو که من پیش و پس اسبت چرا گردم
ازیرا نعل اسبت را به هنگام چرا گردم
امانی از ندم دادی نه لافیدی نه دم دادی
زهی عیسی دم فردم زهی باکر و بافر دم
چو دخلم از لبی دادی که پاک آمد ز بیدادی
[...]
بهشتی شد دگر عالم چو روی حور عین خرم
شده ست از باد عیسی دم چمن زائیده چون مریم
ز نوروز مبارک پی هزیمت شد سپاه دی
خوشا آواز نای ونی به زیر گلبن و طارم
چمن شد تازه چون مینو صبا شد دلکش و خوشبو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.