هر که را مهر تو اندر دل شیدا باشد
پای او را همه بر دیده من جا باشد
در جواب او
نخودابی که پر از لحم مهرا باشد
خرم آن دم که نصیب من شیدا باشد
قیمه بر صحنک ماهیچه بغایت خوب است
همچو آن زلف که بر عارض زیبا باشد
آن زمانی که کشم سر به گریبان کفن
روحم آن روز روان در پی حلوا باشد
پسته را چون بکنم، آید از آن سبز قبا
خوش بود پیش من ار صحن منقا باشد
زحکیمان نبود رنج مرا روی بهی
که مداوای من از کاسه بغرا باشد
وه در آن دم که طغاری بود از بولانی
من و همکاسه یکی، وه چه تماشا باشد
شیخ تسبیح به من داد که برخوان صوفی
من نخواهم مگر از خسته خرما باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل معروفی بیانگر عشق و محبت است. شاعر در ابیات مختلف احساسات خود را نسبت به محبوبش بیان میکند و میگوید هر کسی که عشق او را در دل داشته باشد، در نظر او بسیار ارجمند و محترم است. او به زیباییها و لذتهای مختلف اشاره میکند و از خواستههایش میگوید، مانند لذتی که از خوردن خوراکیهای خوشمزه میبرد. شاعر همچنین به شکلی نمادین به مسایل روحانی و معنوی میپردازد و دعوت به راحتی و نشاط در عشق میکند. در نهایت، او تأکید میکند که به دنبال معنای واقعی و عمیق عشق است و از مادیات و ظواهر دوری میجوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.