گنجور

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهل و یکم

 

تو برو، که من ازینجا بنمی‌روم به جایی

کی رود ز پیش یاری، قمری، قمر لقایی؟!

تو برو، که دست و پایی بزنی به جهد و کسبی

که مرا ز دست عشقش بنماند دست و پایی

که به عقل خودشناسی، تو بهای هر متاعی

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهل و دوم

 

ماییم و بخت خندان، تا تو امیر مایی

ای شیوهات شیرین، تو جان شیوهایی

آن لب که بسته باشد، خندان کنیش در حین

چشمی که درد دارد، او را چو توتیایی

سوگند خورده باشد، تا من زیم، نخندم

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهل و سوم

 

زین دودناک خانه گشادند روزنی

شد دود و، اندر آمد خورشید روشنی

آن خانه چیست؟ سینه و آن، دود چیست؟ فکر

ز اندیشه گشت عیش تو اشکسته گردنی

بیدار شو، خلاص شو از فکر و از خیال

[...]

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهل و چهارم

 

گر مه و گر زهره و گر فرقدی

از همه سعدان فلک اسعدی

نیستی از چرخ و از این آسمان

سخت لطیفی، ز کجا آمدی؟

چونک به صورت تو ممثل شوی

[...]

مولانا
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode