سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۴ - تمثیل
زالکی کرد سر برون ز نهفت
کشتک خویش خشک دید و بگفت
کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهن
رزق بر تست هرچه خواهی کن
علت رزق تو به خوب و به زشت
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۵ - حکایت مرغ با گبر
آن بنشنیدهای که بینم ابر
مرغ روزی بیافت از درِ گبر
گبر را گفت پس مسلمانی
زین هنرپیشهای سخن دانی
کز تو این مکرمت بنپذیرند
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۶ - تمثیل در بیداری
نه بپرسید کاهلی ز علی
چون شنید از زبان دل گسلی
که بگوی ای امیر جان افروز
که شب تیره به بود یا روز
مرتضی گفت بشنو ای سایل
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۷ - اندر حب و محبت
عاشقان سوی حضرتش سرمست
عقل در آستین و جان بر دست
تا چو سویش براقِ دل رانند
در رکابش همه برافشانند
جان و دل در رهش نثار کنند
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۸ - اندر تجرید گوید
هرکه خواهد ولایت تجرید
وآنکه جوید هدایت توحید
از درونش نماید آسایش
وز برونش نباشد آرایش
آن ستایش که از نمایش اوست
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة
اینهمه علم جسم مختصر است
علم رفتن به راه حق دگرست
علم آن کش نظر ادقّ باشد
علم رفتن به راه حق باشد
سوی آنکس که عقل و دین دارد
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۰ - التمثیل لابن الغافل والاب العاقل
به پسر شیخ گوکانی گفت
که ترا بهر کارهای نهفت
اندرین کوچه خانهای باید
گر کلیدان به چپ بود شاید
ساز پیرایه در ره تجرید
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۱ - حکایت
در مناجات پیر شبلی گفت
که برون آی از حدیث نهفت
گفت گر زانکه نبوَدم دوری
بدهدم در حدیث دستوری
لمنالملک گوید او به صواب
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۲ - فیالتوکّل
پی منه با نفاق بر درگاه
به توکل روند مردان راه
گر توکّل ترا بروست همی
خود بدانی که رزق از اوست همی
پس به کوی توکّل آور رخت
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۳ - فی توکل العجوز
حاتم آنگه که کرد عزم حرم
آنکه خوانی ورا همی به اصم
کرد عزم حجاز و بیت حرام
سوی قبر نبی علیه سلام
مانده بر جای یک گُره ز عیال
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۴ - ایضاً فیالتوکّل
ربع مسکون چو از طریق شمار
شد به فرسنگ بیست و چار هزار
تو اگر واقفی به صرف و صروف
بدلش کن به بیست و چار حروف
ساعت شب چو ضم کنی با روز
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۵ - التمثّل فیالرؤیاء و تعبیره و هو ثمانون رؤیا عجیبة
خلق تا در جهانِ اسبابند
همه در کشتیاند و در خوابند
تا روانشان چه بیند اندر خواب
آنچه پیش آید از ثواب و عقاب
آتشِ تیز تاب خشم بُوَد
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۶ - فی رؤیا الأثواب و الأوانی
جامهٔ کهنه رنج و اندوه است
جامهٔ نو ز دولت انبوه است
بهترین جامهای بود هنگفت
مر مرا اوستاد چونین گفت
مر زنان راست جامهٔ رنگین
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۷ - فی رؤیا الصنّاعین
مرد طبّاخ نعمت بسیار
همچو قصّاب در تباهی کار
رنج و بیماریست مرد طبیب
خاصه آنرا که هست خوار و غریب
درزی آنکس که رنجها و بلا
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۸ - فی رؤیا البهائم
خر بود خادمی ولی کاهل
که به کار اندرون بود مُنبل
اسب زن باشد ای به دانش فرد
مرد را اسب و زن بود در خورد
استر آنرا که زن بود حامل
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۹ - فی رؤیاء السّباع
شیر خصمی مسلّط و مغرور
که بُوَد کارش از مجامله دور
پیل شاهیست لیک با هیبت
هرکسی ترسناک از آن صولت
کبک باشد به هر سبیل مفید
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۰ - فی رؤیا النّیّرین والکواکب الخمسة السیّارة
دیدن آفتاب را در خواب
پادشه گفتهاند از هر باب
ماه مانند رایزن باشد
دگری گفت نه که زن باشد
جرم مریخ یا زحل در خواب
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۱ - فی تناقض الدارین
علّت روز و شب خور است و زمین
چون گذشتی نه آنت ماند و نه این
ای دو بر زعم تو مراد و مرید
دویی از عقل دان نه از توحید
در چنین حضرت ار ز من شنوی
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۲ - اندر ایثار
هرچه داری برای حق بگذار
کز گدایان ظریفتر ایثار
جان و دل بذل کن کز آب و ز گِل
بهتر از جودهاست جهد مُقل
سیّد و سرفراز آلِ عبا
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۳ - قصهٔ قیسبن عاصم رضیالله عنه
آن زمان کز خدای نزد رسول
حکم من ذاالذی نمود نزول
هرکسی آنقدر که دست رسید
پیش مهتر کشید و سر نکشید
گوهر و زر ستور و بنده و مال
[...]