گنجور

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۵ - حکایت

 

دراین میخانه جامی گر کنی نوش

کنی بود و نبود خود فراموش

شوی آسوده ازهر بود رنگی

نشینی فارغ از هر صلح و جنگی

نماند نیک و بد را خود مجالی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۶ - حکایت

 

ز نومیدی بسی امید خیزد

ز جیب تیره شب خورشید خیزد

شهید عشق جانان زنده باشد

پس از هر گریه ای صد خنده باشد

گرت با آب حیوان هست کامی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۶ - حکایت

 

کیست هندو نفس کافر کیش تو

خوش نشسته روز و شب در پیش تو

میکشد هر دم به نیرنگی تورا

مینماید هرزمان رنگی تورا

گاه آراید لباس فاخرت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۶ - حکایت

 

پای بیرنگی چو آمد در میان

رنگ و نیرنگت همه شد برکران

لیک تا در دل بکاری تخم رنگ

حاصلی جز رنگ کی آری بچنگ

اینهمه رنگ تو اندر کف دلا

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۷ - حکایت

 

ای قضا را بجان شده همدوش

با قدرگشته دست در آغوش

پای بر فرق هر نهال منه

تکیه بربالش و بال مده

برمکن ریشه درختان را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۷ - حکایت

 

آن یکی برکف سنان عزم داشت

سینه آن چاک از آن جزم داشت

ریختی برخاک ظالم روغنم

تار کردی روزگار روشنم

واند گر بر فرق سرمیریخت خاک

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۸ - حکایت در فوائد خاموشی

 

کی خردمند نزد هر جاهل

گوید اسرار در حق و باطل

داند آنکس که باخبر باشد

که زبان پاسبان سرباشد

گر تو را هست عقلی و هوشی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۹ - حکایت در فوائد سخن

 

از نظر بحر و موج و آب و سراب

کثرت و وحدت و سئوال و جواب

همه را یکطرف بیندازید

سربوحدانیت بر افرازید

گر همه گل و گر همه خار است

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۹ - حکایت در فوائد سخن

 

سخنی گویمت حکیمانه

یاد گیر و مخوانش افسانه

در میان دو کس که بینی جنگ

تا توانی بصلح کن آهنگ

شربتی راستی میان آور

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۹ - حکایت در فوائد سخن

 

ای ببر کرده خرقه تلبیس

میخوری چند فضله ابلیس

دست از این طورهای بد بردار

مرد حق را نباشد این اطوار

صوفئی را که خرقه از صوفست

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۹ - حکایت در فوائد سخن

 

چیست دنیا کهنه زال پر فنی

خوش نشسته هر زمان بر دامنی

صورتی بنماید و پنهان کند

عالمی را واله و حیران کند

حجله ها سازد که دامادی کنید

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۰ - حکایت مرموزه

 

آری آری آنکه مرد حق بود

از غم دنیای دون مطلق بود

خود نپوید راه جز راه هدا

رو نیارد جز بدرگاه خدا

شسته از دنیا و عقبی جمله دست

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۲ - حکایت

 

آب حیوان ریختی در کام جان

بار دیگر زنده گشتی درجهان

نوش کردی از شراب زندگی

خویش افکندی درآب زندگی

بی سبب برجان نکردی جامه چاک

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۳ - حکایت در نواسنجی عدالت

 

شکر کز اعجاز کلام مبین

تافت بدل پرتو نور یقین

وسوسه شک بیقین دور شد

سینه از آن آئینه پر نورشد

نور یقین تافت در اقصای دل

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۴ - حکایت

 

رو مزن ای بیخبر سنگ جفا

بی سبب برفرق مردان خدا

اینقدر برخود مگردان عرصه تنگ

خود بدست خود مزن بر فرق سنگ

بی سبب بر هر که سنگی افکنی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۱۵ - حکایت

 

جانوری جانوری را بدام

خواست کند صید بصد اهتمام

حلقه دامش به قدم قید شد

صید بکف نامده خود صید شد

باز کن آخر تو بعبرت نظر

[...]

نورعلیشاه
 
 
۱
۲
sunny dark_mode