گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

دل دید سر زلفی، شد عاشق و شیدایی

گفتم که چه سرداری، گفتا سر سودایی

گفتم که چه می‌بینی کارام نمی‌گیری

گفتا که برو واپرس زان دلبر هرجایی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۶۹ - زین الدین الخوافی خراسانی

 

آتش به من اندر زن سوز دلم افزون کن

این دود وجودم را از روزنه بیرون کن

تو خود آیینه‌ای، در خود نظر کن

که بینی عاقبت روی نکویی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه

 

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی

ملک صمدیت را چه سود و زیان دارد

گر حافظ قرآنی ور عابد اصنامی

گر عاقل و هشیاری وز دل خبری داری

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۰ - عراقی همدانی قُدِّسَ سِرُّه

 

هم دیدهٔ او باید تا حسن رخش بیند

آنجا که جمال اوست ابصار نمی‌گنجد

جانم درِ دل می‌زد دل گفت برو کاین دم

با یار در این خلوت دیار نمی‌گنجد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۰ - عابد بیرمی قُدِّسَ سِرُّهُ

 

من قمری اعلایم از قاف بپریده

دوری به سوی نخجیر در دهر نگردیده

از خویش برون رفتم با خویش درون گشتم

بیرون و درون خویش جز خویش نگنجیده

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی

 

یک عین که جز اونیست در ظاهر و درباطن

هفتاد و دوملت شد ترسا ویهودآمد

رضاقلی خان هدایت