گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱ - مختوم بنام شاه ولایت

 

ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت

وی صاحب تاج و کمر و گاه ولایت

ای از تو عیان ظاهر بینای شریعت

وی در تو نهان باطن آگاه ولایت

روی تو چراغ شب دیجور طریقت

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

آمد ز سفر موکب والای ولیعهد

تابید چو مه طلعت زیبای ولیعهد

شد صدرنشین شمس به بیت الشرف اندر

تا بوسه زند خاک کف پای ولیعهد

تابید مه از اوج فلک تا همه بینند

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد

فیروزیم از خاتمه کار فرستاد

زین پس مه و خورشید بزنهار من آیند

کان شاه مرا خاتم زنهار فرستاد

فیروزه کزان روشنی دیده پدیده است

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

دلدار بمن از همه کس بیش کند ناز

پیوسته بر این عاشق دلریش کند ناز

گه بر تنم از خامه پر نوش دهد جان

گه بر دلم از نامه پر نیش کند ناز

گو ناز کند بر دل مجروحم از یراک

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

نادیده چنان مست تمنای تو گشتم

کاول قدم از عمر گرانمایه گذشتم

اندر طلب روی تو در دوزخ محنت

چون عابد گریان پی نادیده بهشتم

حسن تو چنان کوس طرب کوفت در آفاق

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

 

نادیده چنان مست تمنای تو گشتم

کاول قدم از عمر گرانمایه گذشتم

اندر طلب روی تو در دوزخ محنت

چون عابد گریان پی نادیده بهشتم

حسن تو چنان کوس طرب کوفت در آفاق

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲

 

دانایی و تدبیر ز انفاق و کرم به

انفاق و کرم نیز ز دینار و درم به

تا نیک ببخشند و بپوشند و نیوشند

دینار و درم در کف اصحاب کرم به

شمشیر و قلم حامی ملکند بتحقیق

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴

 

شمس و قمرم سجده نمودند سحرگاه

کی یوسف مصری تو برون آی از اینجاه

می ریخت از آن شمس و قمر نجم و ثریا

و آن نجم و ثریا چو دو صد عارف آگاه

با من به زبان آمده گفتند که ای طفل

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

ای دل چو ز تن کاهی و در جان بفزائی

در جلوه ز صاحبنظران هوش ربائی

وربسته زنجیر سر زلف بتانی

سخت است ز زنجیر غمت روی رهائی

تا چند گرفتاری در چاه زنخدان

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode