گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۰

 

می گفت مگر ملامت از ما بگرفت

چون لاله دلت زاتش سواد بگرفت

از جزع یمن لؤلؤ لالا بفشاند

اطراف مهش عقد ثریا بگرفت

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۱

 

از چشم تو هر که می پرستی آموخت

ملک دو جهان بجرعه ئی می بفروخت

چون آتش عشق در دل تنگ افتاد

هر چیز که بود در میان جمله بسوخت

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

 

رونیست شو ای خواجو که هستت خوانند

هشیار چنان باش که مستت خوانند

زنهار ز بهر آن خدا را مپرست

کابنای زمان خدا پرستت خوانند

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

 

با اشک و رخ ار سیم و زرت گردانند

شاهان جهان تاج سرت گردانند

ور ترک جهاز چار مادر گوئی

میراث برنه پدرت گردانند

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

انکو بسوی کعبه مرا راه نمود

دیدم که ره کعبه همی می پیمود

رفتیم بکعبه و چو کردیم نظر

خود کعبه جز او نبود و او کعبه نبود

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۵

 

گر یار نه آن بود که ره می پیمود

آنکس که طواف کعبه می کرد که بود

ور زانک در کعبه نه او بر تو گشود

از رفتن و باز آمدن کعبه چه سود

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

 

دیدیم که در کعبه بجز یار نبود

وین طرفه که از کعبه خود آثار نبود

آندم که ز دیر خیمه بر کعبه زدیم

در کعبه و دیر هیچ دیار نبود

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۷

 

آنها که دوای دل افگار کنند

پیوسته کنند کار و در کار کنند

چون پشت بدیوار کنی یادآور

زانروز که از خاک تو دیوار کنند

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

 

مستان چو هوای در میخانه کنند

پیمان شکنند و عزم بتخانه کنند

کاشانه بآب چشم ساغر گل کن

زان پیش که از گل تو کاشانه کنند

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۲۹

 

هر کو لب جام لا یزالی بوسد

خاک در ایندر گه عالی بوسد

شاه فلک از بام درافتد هر روز

تا قبر فقیر ابوالمعالی بوسد

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

ای آنک دل از مهر رخت جان نبرد

دانی که چه بر من از غمت می گذرد

من نیستم آنکه ناظر روی توام

در دیده من کسیست کو می نگرد

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

آن یار که درد از دل ما می چیند

باید که کسی بر سر ما نگزیند

در دیده ی ما آمد و بگشود نظر

تا چهره ی خود بدیده ی خود بیند

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

 

از دیده ی من چو دمبدم خون آید

مانند تو در دیده ی من چون آید

هر خار که سر بر زند از تربت من

زو رایحه ی باده ی گلگون آید

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

در ماتم من مرغ صراحی مؤید

غسّال بآب چشم جامم شوید

از خاک من آن خار که بیرون آید

زو تا بقیامت گل حمری روید

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۴

 

مخمورم و از کسی شرابم نرسید

بیرون ز دلم بوی کبابی نرسید

گفتم صدره با تو حدیث دل ریش

لیکن ز توام هیچ جوابی نرسید

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۵

 

نرگس بنگر نشسته در سایه ی بید

وز مهر نهاده بر فلک چشم امید

چون زهره برآورد سر از بدر منیر

یا شمس طلوع کرد از روز سپید

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

چون گلرخ ما پرده زعارض بگشاد

شد لاله دلسوخته از مهر چه شاد

سوسن چو ببندگیش اقرار آورد

سلطان بهارش خط آزادی داد

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۷

 

چون باد صبا زرویت آگاهی داد

گل کرد قبا پیرهن و داد بباد

نرگس چو بدید چشم خواب آلودت

دیدم که سرش زشرم در پیش افتاد

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۸

 

مانند رخت صبا هر آن لاله که دید

برخواند دعائی و بر آن لاله دمید

چون نسبت غنچه با دهانت کردم

دیدم که زخرمی دلش می خندید

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

 

شب هندوی آن طره مه فرسا شد

لؤلؤ لب یاقوت ترا لالا شد

تا خط تو شد زطرف خورشید پدید

بس فتنه که در دور قمر پیدا شد

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۶
sunny dark_mode