گنجور

 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۹۳

 

غم کی خورد آنکه شادمانیش توئی

یا کی مرد او که زندگانیش توئی

در نسیه آن جهان کجا دل بندد

آن کس که به نقد این جهانیش توئی

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۹۵

 

دل کیست که گوهری فشاند بی تو

یا تن که بود که ملک راند بی تو

والله که خرد راه نداند بی تو

جان زهره ندارد که بماند بی تو

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۹۶

 

این قصه نه زان روی سیاه آمده است

کاین رنگ گلیم ما سیاه آمده است

۱ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۹۶

 

من پندارم که هستم اندر کاریی

ای بر سر پنداشت چو من بسیاری

اکنون که نماند با توام بازاریی

در دیده پنداشت زدم مسماری

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۹۸

 

تو لاله سرخ و لؤلؤ مکنونی

من مجنونم تو لیلی مجنونی

تو مشتریان با بضاعت داری

با مشتریان بی بضاعت چونی؟

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۹۹

 

روزی که سر از پرده برون خواهی کرد

دانم که زمانه را زبون خواهی کرد

گر زیب و جمال ازین فزون خواهی کرد

یارب چه جگر هاست که خون خواهی کرد

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۰۰

 

بنمای رهی که ره نماینده توئی

بگشای دری که در گشاینده توئی

زنگار غمان گرفت دل در بر من

بزدای ز دل که دل زداینده توئی

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۰۷

 

جوینده تو همچو تو فردی باید

آزاد ز هر علت و دردی باید

زان می نرسد به وصل تو هیچ کسی

کاندر خور غمهای تو مردی باید

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۰۷

 

چشمی دارم همه پر از صورت دوست

با دیده مرا خوش است تا دوست در اوست

از دیده و دوست فرق کردن نه نکوست

یا اوست بجای دیده یا دیده خود اوست

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۱۱

 

در عشق تو من کیم که در منزل من؟

از وصل رخت گلی دمد بر گل من

۱ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۱۴

 

در چشم منی روی بمن ننمائی

واندر دلمی هیچ بمن نگرائی

ایجان و دل و دیده و ای بینائی

چون از دل و دیده در کنارم نائی

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۱۷

 

ای باز هوا گرفته باز آی و مرو

کز رشته تو سری در انگشت منست

۱ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » سخنان پیر طریقت » بخش ۱۱۸

 

پر آب دو دیده و بس آتش جگرم

بر باد دو دستم و پر از خاک سرم

۱ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۲

 

از هرچه مرا بود بپرداخته ام

تا هر چه ز دوست بود بشناخته ام

در آتش عشق دوست بگداخته ام

زان بیش بسوختم که بشناخته ام

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۶

 

دل پر غم دیگران مرا یاد کنی

بر خویشتن از گزاف بیداد کنی

۱ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۷

 

در عشق تو گه مست و گهی پست شدم

بر یاد تو گه نیست گهی هست شدم

در هستی ودر نیستی ام گر نگری

یکبارگی ای نگار از دست شدم

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۸

 

خوبان صنما عتاب چندین نکنند

هر روز یکی اسب جفا زین نکنند

عاشق کشی و ستمگری هر دو بهم

با دلشدگان دلبر من این نکنند

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۱۱

 

یک قوم در اختیار خود بی خبراند

یک قوم در اختیار حق در خطراند

بگذشته ز راه هر دو قومی دگراند

کز خود نه بخویشتن همی درگذرند

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۱۴

 

در هجر همی سوزیم از شرم خیال

در وصل همی سوزیم از بیم وصال

پروانه شمع را چنین باشد حال

در هجر بسوزد و بسوزد ز وصال

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مقامات » بخش ۱۶

 

در عشق تو ای نگار ایدون گریم

وانروز که کم گریم جیحون گریم

آهم نرسد کنون همی خون گریم

خونم چو رسد مرا بگو چون گریم؟

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 
 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
 
تعداد کل نتایج: ۲۸۶