پیر طریقت گوید: کار نه آن دارد که از کسی کسل آید و از کسی عمل، کار آن دارد که ناشایسته آمد در ازل ابلیس که او را مهتر مهجوران گویند چندین سال در کارگاه عمل بود اهل ملکوت همه طبل دولت او میزدند و ندانستند که در کارگاه ازل او را جامه دیگرگون بافته اند در کارگاه عمل او دیبا ومقراض همی دیدند ولی از کارگاه ازل او را خود گلیم سیاه آمد
این قصه نه زان روی سیاه آمده است
کاین رنگ گلیم ما سیاه آمده است
ای جوانمرد به چشم پسند بخود منگر و در راه من مشو که هرگز کسی از منی سودی نبرد آنچه بر ابلیس آمد از روی من آمد که گفت من از آدم بهترم
کوشش کن ای جوانمرد که پل گذرگاه را به سلامت باز گذاری و آنرا قرارگاه خود نسازی و در او دل نه بندی تا شیطان بر تو ظفر نیابد زیرا صد شیر گرسنه در گله گوسفند چندان زیان نکند که شیطان با تو کند که شیطان دشمن است و صد شیطان با تو نکند آنچه که نفس اماره با تو کند که فرمود دشمن ترین دشمنان نفس اماره تو است که میان دو پهلوی تو است
نظر کن در حال قارون که شیطان و نفس اماره هر دو دست بهم دادند تا او را از دین درآوردند و چون آبش از سرچشمه خود تاریک بود یکچندی او را کار عاریتی و مال امانتی دادند ابتدا لؤلؤ شاهوار همی نمود ولیکن چون حکم ازلی و سابقه اصلی در رسید مانند رنگ قیر شد و بزبان حال می گفت
من پندارم که هستم اندر کاریی
ای بر سر پنداشت چو من بسیاری
اکنون که نماند با توام بازاریی
در دیده پنداشت زدم مسماری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، پیر طریقت به جوانان یادآوری میکند که نباید به ظواهر و اعمال دیگران دل ببندند. او از ابلیس مثالی میآورد که با وجود سالها تلاش در کارگاه عمل، به دلیل قابلتهای دیگری که در باطن داشت، به انحراف رفت. پیر طریقت به جوانان میگوید که باید مراقب نفس اماره خود باشند، چرا که این نفس سختترین دشمن انسان است و میتواند انسان را از راه درست منحرف کند. او همچنین به تجربه قارون اشاره میکند که نتوانست از خطرات نفس خود در امان بماند و در نهایت به سرنوشت بدی دچار شد. پیام کلی این است که انسان باید در مسیر سلوک خود محتاط باشد و به جایگاه واقعی خود بیندیشد.
هوش مصنوعی: پیر طریقت میگوید: کار به این نیست که کسی از انجام آن خسته شود و دیگری عمل کند. کار این است که در ازل، ابلیس، که او را سردمدار جاودانگان میدانند، سالها در کارگاه عمل حضور داشت و همه اهل ملکوت برای او احترام و تکریم قائل بودند. اما آنها نمیدانستند که در کارگاه ازل، برای او لباس دیگری بافته شده؛ در حالی که در کارگاه عمل، او فقط زینت و ظاهری زیبا میدید، ولی در اصل لباس او در کارگاه ازل، تاریک و ساده بود.
هوش مصنوعی: این داستان به خاطر چهرههای سیاه نیست، بلکه به این دلیل است که رنگ فرش ما تیره شده است.
هوش مصنوعی: ای جوانمرد، به خودت نگاه کن و به راه من نرو، زیرا هیچکس هرگز از من فایدهای نبرده است. آنچه بر ابلیس گذشت، از روی من هم اتفاق افتاد، وقتی که او گفت من از آدم بهتر هستم.
هوش مصنوعی: ای جوانمرد، سعی کن که در مسیر زندگی، پل عبور خود را به شکل درستی بسازی و آن را محل اقامت خود قرار ندهی و به آن وابسته نشوی تا شیطان نتواند بر تو غالب شود. زیرا آسیب شیطان به تو بسیار بیشتر از آسیب صد شیر گرسنه به یک دسته گوسفند است. شیطان دشمن توست و هیچ دشمنی به اندازه نفس اماره خودت نمیتواند برایت مشکل ایجاد کند، چون نفس اماره درون تو قرار دارد و بدترین دشمن تو محسوب میشود.
هوش مصنوعی: فکر کن به حال قارون که شیطان و نفس او همکاری کردند تا او را از دین دور کنند. چون منابع او از اصل و ریشهاش ناپاک بود، ابتدا به او ثروت و مال و اموال قرضی دادند که به نظر خوشایند میآمد. اما زمانی که سرنوشت ازلی و تقدیر الهی فرا رسید، او به شکل زشتی درآمد و به طور ناخواسته به همه نشان میداد که چه بر سرش آمده است.
هوش مصنوعی: من فکر میکنم که در کار مهمی مشغول هستم، ای کسی که مانند من در اشتباهات و تصورات زیادی غرق شدهای.
هوش مصنوعی: حالا که در کنار تو نیستم و میان ما دیگر خبری نیست، ناخودآگاه فکر میکنم که بر دلم ضربهای زدم مثل کوبیدن میخ.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.