ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲
یا رب به محمّد و علی و زهرا
یا رب به حسین و حسن و آلعبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بیمنتِ خلق یا علی الاعلا

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱
بگرستم زار پیش آن کام و هوا
گفتا مگری پند همی داد مرا
پنداشت مگر کآب نماند فردا
نتوان کردن تهی به ساغر دریا

خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۱
بر چهره خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
در هر چه کنی ز دل بدادیم رضا
حکمی که کنی و گر بجانست روا

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵
من خفته بدم دوش دل از یار جدا
بر بالینم رسته یکی شاخ گیا
بیخش غم و درد و حسرت و بار بلا
از هر سه بلا جان و دلم گشته ملا

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
ای یافته دین ذوالجلال از تو ضیا
وز تو کرم طبیعی و صدق و صفا
غایب مکن ایدوست که از نظم ثنا
غایب نشدست هیچ حرفی بخطا

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱
گفتم که به پایان رسد این درد و عنا
دستی بزند به شادمانی دل ما
دل گفت کدام صبر ما را و چه کام
ور غم سختست شادکامی ز کجا

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة - فی الشیب و الشباب
در تجربه های دهر استادان را
شاگردی کن، کنون که استاد نه ای

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۴
واحببت اولاد الیهود باَسرِهِم
لاجلک حتی کدتُ ان اَتهوّدا

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۴
وانی لاهدی فی صلاتی بحبکم
بتوریة موسی ثم فرقان احمدا

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۴
ولولا مقال الکاشحین و بغضهم
لعبدت یوم السبت فیمن تعبدا

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۴
و کان دخول النار فی الحب هینا
اذاکان من نهواه فی الحب مسعدا

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۳۸ - ۴۲ - النوبة الثالثة
روز و شب و گاه و بی گه آن ماه سما
یک دم زدن از برم نمیبود جدا،
پرسید کسی نشان ما زو عمدا
گفتا چه کسست؟ او ز کجا ما ز کجا؟

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۱۲- سورة الاخلاص- مکیة » النوبة الثالثة
بر چهره خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
در هر چه کنی، ز دل بدادیم رضا
حکمی که کنی و گر بجانست، روا.

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۳۸ - ۴۲ - النوبة الثالثة
روز و شب و گاه و بی گه آن ماه سما
یک دم زدن از برم نمیبود جدا،

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۱۳۸ - ۴۲ - النوبة الثالثة
پرسید کسی نشان ما زو عمدا
گفتا چه کسست؟ او ز کجا ما ز کجا؟

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸
ای تیر هنر صهیل و برجیس لقا
شعری فش و فرقدفر و ناهید صفا
پیش رخ تو ماه و سماک و جوزا
خوارند چو پیش مهر پروین و سها

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰
ای دوست اگر صاحب فقری و فنا
باید که شعورت نبود جز به خدا
چون علم تو هم داخل غیر است و سوی
باید که به علم هم نباشی دانا

عطار » مختارنامه » باب پنجم: در بیان توحید به زبان تفرید » شمارهٔ ۱۰
ماییم که با ما نبود هیچ روا
چون هیچ نباشد نبود هیچ سزا
تو هیچ مباش تا نباشد هیچت
چون هیچ نباشی نبود هیچ ترا

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۶
چون من بگذشتهام بجان زین دو سرا
تا کی ز گرانجانی تن بهر خدا
از پای فتادهام به روزی صد جا
خود را بدروغ چند دارم بر پا

عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۴۰
شمع آمد و گفت: ماندهام بی سر و پا
پای اندر بند و سر در آتش همه جا
گاهم بکشند و گه بسوزند به درد
یک سوخته سرگشتهتر از من بنما
