گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۸

 

یار از سر کوچه چو مه برآمد

هر گوشه هزار وه برآمد

برخاست قیامتی که در صبح

ماه شب چارده برآمد

سرمست به خانقه گذر کرد

[...]

اهلی شیرازی