گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

تا در نفسم عنایتی هست

فتراک تو کی گذارم از دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲ - نعت پیغمبر اکرم (ص)

 

جبریل رسید طوق در دست

کز بهر تو آسمان کمر بست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

در سلسلهٔ فلک مزن دست

کاین سلسله را هم آخری هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

پرسیدنِ هر که در جهان هست

کز فاقهٔ روزگار چون رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

هرچ آن نظری در او توان بست

پوشیده خزینه‌ای در آن هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳ - برهان قاطع در حدوث آفرینش

 

اما نتوان نهفت آن جست

کاین دانه در آب و خاک چون رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

تا ده دهی غرایبت هست

ده پنج زنی رها کن از دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

این نسخه چو دل نهاد بر دست

در پهلوی من چو سایه بنشست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

در گفتن قصه‌ای چنین چست

اندیشهٔ نظم را مکن سست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

پروانه دل چراغ بر دست

من بلبل باغ و باغ سرمست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

چون سایه شده به پیش من پست

تعریض مرا گرفته در دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

گر ساز کنم قصایدی چست

او باز کند قلایدی سست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

زخمی چو چراغ می‌خورم چست

وز خنده چو شمع می‌شوم سست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

یوسف که ز ماه عقد می‌بست

از حقد برادران نمی‌رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۸ - در شکایت حسودان و منکران

 

وان کو به کژی من کشد دست

خصمش نه منم که جز منی هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

گر هفت سرت چو اژدها هست

هر هفت سرت نهند بر دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

ساقی نفسم ز غم فروبست

می ده که به می ز غم توان رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان

 

بدری به هزار بدره می‌جست

می‌کاشت سمن ولی نمی‌رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان

 

چون لاله دهن به شیر می‌شست

چون برگ سمن به شیر می‌رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان

 

او نیز هوای قیس می‌جست

در سینهٔ هردو مهر می‌رست

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۵
sunny dark_mode