×
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - رسیدن کثیر به روضه پر غزالان و خبر آوردن پیش مجنون و جواب آن شنیدن
طفلان گیا مگر بهاران
بودند بر آن ز مشق کاران
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - رسیدن کثیر به روضه پر غزالان و خبر آوردن پیش مجنون و جواب آن شنیدن
گردش گردم چو حج گزاران
چون چشمه زمزم اشکباران
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - جواب نوشتن مجنون نامه لیلی را
ابری تو ولی به روزگاران
برق از تو به من رسد نه باران
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
در معرکه گاه راستکاران
یک موی تو وز عسس هزاران
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
چون دامن خیمه اش بهاران
از ابر شود سرشکباران
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب
مرهم نه داغ دلفگاران
تسکین ده درد بی قراران
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱
چون ابر هنوز در بهاران
زآن صبح دمم سرشک باران
کان یار سفر گریده ناگاه
در دیده سرشک همچو باران
از خانه برآمد و دویدم
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۲ - در مناجات باری تعالی عزّ اسمهُ
بر کِشت دل امیدواران
باران عطای خود بباران
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۶ - در مدح جدّش شیخ زاهد گیلانی سروده است
خود رفته و بر امیدواران
فیضش باقی ست روزگاران
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - بمناسبت تاجگذاری ۱۳۳۲
آن دره تاج تاجداران
غرق دل و دستش ابر و باران
۱
۲