×
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - و قال ایضاً
اسبی دارم که هرگز ایزد
قانع ترازو نیافریند
تا روز ز عشق جو همه شب
از خرمن ماه خوشه چیند
با حشر فکند دیدن جو
[...]
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - و قال ایضاً
چارند گواه خواجه اسحق
هر چار بر خرد مصدّق
کانکس که بود برنگ خواجه
مجبول بود ز شّر مطلق
آواز گران و روی فربه
[...]
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸۶ - وله ایضاً
تنها هرگز نخورد خواجه
در مدّت عمر خویش نانی
نه آنکه برد به خانه مهمان
لیک او باشد طفیل خوانی
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸۷ - وله ایضاً
نانیست درین جهان و آبی
از دیدۀ آدمی نهانی
نه گرسنه دیده روی این سیر
نه تشنه از آن دهد نشانی
اسمیست بمانده بی مسمّا
[...]