×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۳
در مجلس وصل یار ای دل
تا کی گویی ره سخن نیست
چون کار کسی به حرف افتاد
راه سخنی به از دهن نیست
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - هجو شخصی که به ضیافت رفته بود
ای گلبن باغ حسن، آخر
گل ها ز برای خود گشادی
رفتی به ضیافت حریفان
از دست عنان خویش دادی
از شومی آب و دانه آخر
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۶ - هزل
امشب شده دلبری دچارم
کز وی به اجل مرا پناه است
زنبور گزنده چون مگس نیست
می گویم و خال او گواه است
دنباله ی چشم او ز سرمه
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - هرچند که تاجریم ای غیر
هرچند که تاجریم ای غیر
ما هر دو درین فسرده بازار
فرق است میان ما، که داریم
من آینه و تو شیشه دربار