گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۴

 

هر جا که روضه‌ایست وردیست

هر جا که ناله‌ایست دردیست

گیتی همه سر به سر کلوخی ست

قسم تو از آن گلوخ گردیست

هر کز تو به خرقه‌ای فزونست

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۰

 

ای صدر اجل قوام دولت

در صدر به جز تو کس نیاید

گیتی چو تو پر هنر نبیند

گردون چو تو نامور نزاید

حاشا که زیان مال هرگز

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۶۲ - در رثای محمد بهروز

 

اعتقاد محمد بهروز

کرد روزیش از آن جهان آگاه

چون به از زر به عمر هیچ ندید

زر به درویش داد و عمر به شاه

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۸۹

 

زشتم خواندی و راست گفتی

من نیز بگویم ار نجوشی

من زشت بهم تو خوب ایرا

من شاعرم و تو ... فروشی

سنایی
 
 
sunny dark_mode