×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۹
از نفس توسن خود ایمن مشو گر او را
بر آخور ریاضت صد سال بسته باشی
در وقت خشم و شهوت با اینهمه ریاضت
زنجیر بگسلاند در فحش بی تحاشی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۲۱ - پیر
برداشت ساقی ما شرم از میان و منهم
گل پیرهن قبا را بگشود و پیرهن هم
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶۴ - ورامی
دل گرچه از هوایت دارد غم پیاپی
گر گفت ازین هوایم غم نیست شنو از روی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲
این کاخ خاک بر سر جان سوخت بیتو حاصل
دام مراد وصلت تا کی شدست حایل
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ سوم در مدح شاه اسماعیل » بخش ۲
مجمر صفت دل من میسوزی از تغافل
مجرم منم اگر چه زلفت کند تطاول