گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۳۱ - از قول یکی از دوستان به دیگری نگاشته

 

ایام تنگدستی در عیش کوش و مستی

کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۴۰ - از زبان دوستی به دیگری نگاشته

 

مااختیار خود را تسلیم عشق کردیم

همچون زمام اشتر بر دست ساربانان

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۴ - به حاجی محمد اسمعیل طهرانی نوشته

 

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۳۶ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد نگاشته

 

ترسم نماز صوفی با صحبت خیالت

باطل بود که صورت بر قبله می نگاری

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۳۶ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد نگاشته

 

از تاب آتش دل وز موج دیده تر

پیوسته ام در آتش نیمی در آب نیمی

بینم مگر جمالت یا صورت خیالت

چشمی مراست بیدار نیمی به خواب نیمی

دارم جدا ز رویت، روئی ز دست خویت

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۰ - به علی نقی خان سردار بختیاری و سایر زندانیان توپخانه نگاشته

 

زانداز چنبر ونای و ز بیم مشت و چانه

سر سودمی نیارم در پای توپخانه

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۴ - ایضا از قول علی اکبر خان دامغانی نگاشته

 

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید

یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode