×
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۱۹
میر زمانهای که نگردد مرا زبان
در کام جز برای ثنا و دعای تو
ای کاش وعدههایتو درصدق و راستی
بودی چو شعرهای من اندر ثنای تو
اکنون مرا رسیده به خاطر لطیفهای
[...]
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۳۰
ای نفس خیره ملک دو عالم از آن تست
لیکن به شرط آنکه تو از خویش بگذری
با خویش هیچ چیز نبینی از آن خویش
بیخویش چون شوی همه در خویش بنگری
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۳۲
قاآنیا اگر ادب اینست و بندگی
خاکت به فرق باد که با خاک همسری
نینی سرشت خاک سراپا تواضعست
ای آسمان کبر تو از خاک کمتری
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۴۰
آن راکه گنج معرفت کردگار هست
بیاختیار ذکر خدا سرکند همی
وان راکه نیست معرفت ذکرکردگار
از روی اختیار مکرّر کند همی
آن ذکر بهر حق کند اینیک برای خلق
[...]
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۴۴
چو کفر و دین حجاب رهست ای رفیق راه
بگذار هر دو بگذرد ازین مایی و منی
شمشیر عشق برکش و از خویش برآی
آن را به دوستی کش و این را به دشمنی