گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷۵

 

از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان

خندان بود چو لاله دل خونفشانشان

رفتم پی سراغ دل و دیده یافتم

در انتهای وادی وحشت نشانشان

عشاق را شکست غم از بس رسیده است

[...]

جویای تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » در منقبت امام علی (ع)‏

 

گشتم زلطف حضرت بی چون ذولامنن

مداح برج مهر امامت ابوالحسن

بر لوح دل چو جوهر آئینه خشک باد

باشد به غیر منقبت او اگر سخن

شاها شکست قهر تو بال و پر پری

[...]

جویای تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » در منقبت امام رضا (ع)‏

 

شاها تویی خدیو زمان خسرو زمن

بادا فدای مرقد خاک تو صد چو من

آنرا که با ولای تو رخت از زمانه بست

می زیبدش ز پردهٔ چشم ملک کفن

سیری ز جوش حرص نبیند عدوی او

[...]

جویای تبریزی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹۵

 

با کثرت رقیب کنم خلوت انجمن

تا با زبان دل بتو گویم دمی سخن

روئین تنان که از اثر زخم سالمند

دارند بیم از مژه ی یار سیمتن

وران دشت عشق همه پیل افکنند

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۰

 

شبها ببزم غیر توئی شمع انجمن

چون شام کور میگذرد هر شبی بمن

پروانه ای که گرد سرت پر زند منم

در محفلی که روی تو شد شمع انجمن

بازآی چون نسیم سحرگه ببوستان

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی

 

خواهی اگر فراغ، برون کن تو ازدماغ

سودای دهر، کش نبود سود جز زیان

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی

 

همچون هوس همی چه روی سوی رنگ و بو

همچون مگس همی چه روی گرد این و آن

رضاقلی خان هدایت
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۴ - د‌ر مدحت جغتای خان بن ارغون میرزا می‌فرماید

 

آمد برم سحرگه آن ترک سیمتن

با طره‌یی سیاه‌تر از روزگار من

مویش فراز رویش آزرم غالیه

رویش به زیر مویش بیغارهٔ سمن

مویی چگونه مویی یک راغ ضیمران

[...]

قاآنی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode