صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۱ - و برای او همچنین
ساقی بیا که دلبرم امروز در بر است
می دهد که عشرت دو جهانم میسر است
شام غمم به صبح سعادت برابر است
بر دستم آن شبی که سر زلف دلبر است
صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۱ - و برای او همچنین
حقا که از هزار شب قدر بهتر است
از زلف مشکبار تو عالم معطر است
کانجا که این لیست چه حاجت به شکر است
چشم بسان حلقه شب و روز بر در است
روشن شود به خلق که از ذره کمتر است
[...]
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۹۶ - زندگی
پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست
گفتا مئی که تلخ تر او نکوتر است
گفتم که کرمک است و ز کل سر برون زند
گفتا که شعله زاد مثال سمندر است
گفتم که شر بفطرت خامش نهاده اند
[...]
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - دیروز و امروز
امروز روز عزت دیهیم و افسر است
عصری بلند پایه و عهدی منور است
جاه و جلال گم شده در پیشگاه ملک
بر سینه دست طاعت و بر آستان سر است
سوی دگر گرسنگی و، نعمت اینسوی است
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - مولودیه در مدح انسیه حورا فاطمه زهرا سلامالله علیها
امروز عالمی ز تجلی منور است
میلاد با سعادت زهرای اطهر است
نوری کز آن حدیقه جنت منور است
نور جمال زهره زهرای اطهر است
مولود پاکی آمده از غیب در شهود
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - غدیریه
امروز روز نصب وصی پیمبر است
اندر خم غدیر یکی طرفه محضر است
از چشم دل ببین که نبی فوق منبر است
روحش قرین وجد ز پیغام داور است
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۸ - تضمین غزل خواجه حافظ علیهالرحمه
مهر علی و آل به هر دل که اندر است
سرمایه نجات وی از هول محشر است
ایمان بدون ریب تولای حیدر است
آن را که دوستی علی نیست کافر است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷
آهوی روزگار نه آهوست، اژدر است
آب هوی و حرص نه آبست، آذر است
زاغ سپهر، گوهر پاک بسی وجود
بنهفت زیر خاک و ندانست گوهر است
در مهد نفس، چند نهی طفل روح را
[...]
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸ - خودپرستی خداپرستی
تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمهٔ خورشید خاور است
کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است
آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است
آتش مزن به خرمن دلها که تخت جم
[...]