گنجور

سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳

 

گفتم چه کرده‌ام که نگاهم نمی‌کنی؟

وآن دوستی که داشتی اول چرا کم است؟

گفتا به جرم آنکه به هفتاد سالگی

سودای سور می‌پزی و جای ماتم است

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۹

 

گفتم به ره ببینم و دامن بگیرمش

کای رشک آفتاب جمال منیر تو

شهری بر آتش غم هجران بسوختی

اول منم به قید محبت اسیر تو

انعام کن به گوشهٔ چشم ارادتی

[...]

سعدی
 
 
sunny dark_mode