سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - ترجیع بند در مدح نجیب الملک
جانا ز مشک سلسله بر گل فکنده ای
در گوش لاله حلقه سنبل فکنده ای
گوئی که طوق غالیه گون را بامتحان
سر حلقه گل ز گردن بلبل فکنده ای
نی نی دل معنبر لاله ببرده ای
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴
شاه جهان گذشت و ما همچنان خموش
کو صد هزار نعره و کو صد هزار جوش
ای تیغ بهر قبضه مسعود خون ببار
وی کوس بهر رایت بوالفتح برخروش
ای سلطنت چو صبح بدر جامه تا به ناف
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - مرثیه در مرگ یکی از کسان شاه گفته
ماه تمام ملک به زیر نقاب شد
آب حیات شرع دریغا سراب شد
سروی ز بوستان معانی فرو شکست
برجی ز آسمان معالی خراب شد
کور و کبود مردمک چشم مردمی
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۴ - در مدح بهرام شاه گوید
ای داده عارض چو گلت رنگ لاله را
با گل فتاده از غم تو جنگ لاله را
همچون قدح پر آب شده ز آتش هوس
از آرزوی آن دهن تنگ لاله را
تا آینه جمال تو در روی لاله داشت
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۷ - در مدح منتخب الملک حسن احمد گوید
ای در آبدار نهان کرده در شکر
وی مشک تابدار طرازیده بر قمر
بی آبدار در تو و تابدار مشک
آبی است در دو دیده و تابی است در جگر
آنی که نیست در همه گیتی چو تو نگار
[...]