گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از دیگر مثنویها » پاره ۴

 

جامه پر صورت دهر، ای جوان

چرک شد و شد به کف گازران

رنگ همه خام و چنان پیچ و تاب

منتظرم تا چه برآید ز آب؟

رودکی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۸ - نعت سوم

 

سوی عجم ران، منشین در عرب

زرده روز اینک و شبدیز شب

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۵ - در توصیف شب و شناختن دل

 

من سوی دل رفته و جان سوی لب

نیمه عمرم شده تا نیمشب

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۴ - مقالت هشتم در بیان آفرینش

 

فارغ از آبستنی‌ات روز و شب

نامیه عنین و طبیعت عزب

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۵ - داستان جمشید با خاصگی محرم

 

آنچه ببینند غیوران به شب

باز نگویند به روز ای عجب

نظامی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱۸ - نامه ششم

 

ماند درین واقعه سی روز و شب

گشت طبیب از مرضش در عجب

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۵ - نامه هشتم

 

با غم او گشته قرین روز و شب

کرده به یک سو همه عیش و طرب

صوفی محمد هروی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۲ - آغاز سخن

 

تیره شبی بود، درآن تیره شب

ما همه در خواب فرو بسته لب

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۷ - حکایت

 

زاغ که شد باز سفیدش لقب

عقدهٔ سد خنده گشاید ز لب

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۹ - حکایت

 

گنج کنی مشربه‌ای را لقب

گنج کند خاک به سر زین سبب

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۹ - حکایت

 

وحشی ازین گفته فروبند لب

روز نهان است و عیان است شب

وحشی بافقی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - غفلت

 

هیچ میندیش بکام ادب

درشو و مگذار عنان طلب

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - طلب دوست

 

عشوه نما شاهد هستی لقب

بود زبوس عدم آلوده لب

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - حکایت

 

دمبدم از واقعه نیم شب

داشتی انگشت تحیر بلب

عرفی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode