گنجور

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۷ - حکایت

 

تو همه تن عیب و خوش آمد سگال

نام نهادت به هنر بی‌مثال

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

نشاط عمر باشد تا چهل سال

چهل رفته، فرو ریزد پر و بال

شیخ بهایی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

مصحف معنی بگشود از جمال

سوره و الشمس بر آمد بفال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

رنگرز عذر نمود انفعال

بر قد اندازه برید اعتدال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

مه ز چه آغشته زنقص وکمال

گه ز چه بدر آید و گاهی هلال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۳ - در ستایش آفریدگار

 

حسن عبودیت مشتی خیال

کز چه شما رد بدر ذوالجلال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در مدح مالک قاب و قوسین

 

کو پر جبریلی گلزار حال

تا بگشایم بهوای تو بال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - معراج

 

نور برون آمده از هر دو بال

رفت بقربانگه عید وصال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - غفلت

 

باز شعور تو همان بسته بال

بخت تو در خواب که خوابش حلال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - داستان

 

مزد از این رنج بیابم حلال

زان بکنم بیع متاع وصال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - حکایت

 

گفت که ای مرد بر آشفته حال

صورت و معنی همه حزن و ملال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - محفل انس

 

مایه بی دردی لاف و ملال

از طیران مست و فرو بسته بال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - محفل انس

 

از طیران بسته پرعرض حال

شعله نهان ساخته در زیر بال

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - محفل انس

 

برگذر از طرف حریم وصال

در شکن این جنبش ناقص ببال

عرفی
 

میرداماد » دیوان اشراق » مشرق‌الانوار » بخش ۱۱ - سبب نظم این دفتر

 

مسندم از معرفت بی زوال

مائده ام فقه و حدیث و رجال

میرداماد
 

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۳۱ - تعریف توکل و قصه رهزن فقیر شده و حال بت‌پرست تارک دنیا

 

راهزن از وی چو شنید این مقال

دُر ز صدف ریخت به تقریر حال

قدسی مشهدی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - با دل پرخون و لب عذرخواه

 

لیک به پاسخ دهمت گوشمال

گر دلت از پند نگیرد ملال

جویای تبریزی
 

خالد نقشبندی » مثنویات » در ستایش سرور کائنات رسول اکرم ﷺ

 

از پس حمد ملک ذوالجلال

بعد درود مه برج کمال

خالد نقشبندی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۲۶

 

آل مروان را که سر چون خاک زیبد پایمال

ماه و سال بر سر اکلیل جلال

یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۱

 

بختی عقلم بگسسته عقال

عشق خلاصی دهد از ما یقال

خس صفت از جنبش باد شمال

چند روی سوی یمین و شمال

کعبه جانان دل و سوی حجاز

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode