ای همه عین تو و پاک از همه
نقد وجود از تو و خاک از همه
چشمه هستی دو عالم تویی
من که انا الحق زنم، آن هم تویی
نغمه طراز چمن وحدت است
زیور شبه تو محالیت است
ذات تو مفتون اثر های تو
علم تو حیران تماشای تو
صورت از آوازه جود تو مست
معنی از اوصاف تو کوتاه دست
از تو بود روز و شب الفت گرای
عنبر وکافور مهم دوش سای
عطر بهار از تو معنبر اساس
شاهد باغ از تو معطر لباس
طبع تحمل ز تو آرام گیر
گوش تغافل ز تو زیبق پذیر
عقل ببازاز تو کاسد متاع
عشق ببزم تو پریشان سماع
نرگس شهلای ز جام تو مست
طرف کله زان برعونت شکست
دست بلا از تو گراید بخون
روی حیا از تو بود لاله گون
شاهد ایمان ز تو بس رو سفید
کفر سیه رو ، زتو مست امید
کیسه بری را بطمع داده
خشک لبی را بورع داده
سینه حصار غم دل کرده
میکشدم عقل و بحل کرده
رهبر کوی تو عبودیت است
تاج صفات تو الوهیت است
بودی اگر همچو تویی در وجود
پیش تو بردی بعبادت سجود
حسن عبودیت مشتی خیال
کز چه شما رد بدر ذوالجلال
یا قدری مایه از زندگی
یا بشان چاشنی بندگی
وه که بر این طایفه ناتمام
لطف حلال است و سیاست حرام
کون و مکان طی کن و بگذار حلم
باز بر اسباب عمل را بعلم
زرد کن این نه چمن تازه را
سرد کن آهنگ شش آواز را
هفت نذر و از طیران باز دار
مرغ اثر شان عدم آواز دار
سنگ بر این شیشه سیماب زن
شمع شفق شعشعه در آب زن
دشنه بهرام بر آر از غلاف
سینه دستور فلک بر شکاف
انجمن دهر بروب از صبا
دست سقق نیز بشوی از ضیا
آینه صبح فرو بر بشام
این قدح شیر بر افکن ز بام
شمع مسیحا بره باده نه
مهر فنا بر لب ایجاد نه
برگ اجابت ز دعا واستان
رایحه گل ز صبا واستان
جلوه معنی ز صور باز گیر
در ره وحدت روشن باز گیر
تا کند این زمزمه هر مشت خس
کی تو سزاوار بهشتی و بس
مستی وکیفیت مستی توئی
مستی و اندازه هستی توئی
در حرم راز تو محرم تو بس
جلوه بخود کن که تو را هم تو بس
ما همه لب تشنه فرمان تو
برگ رضا بسته ز بستان تو
شاد نشینان ملول توایم
نامزد رد و قبول توایم
زهر غم و شهد طرب نعمت است
هر چه دهی مایه صد منت است
منت جاوید تو برهان ما
نور تو در سینه ایمان ما
سینه عرفی حرم راز توست
کبک دلش زخمی شهباز توست
مرهمش از زخم کهن دور باد
درد پذیرنده ناسور باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف یک موجود کامل و بینقص میپردازد که نماد حقیقت و وجود است. شاعر در ستایش این موجود، به اشاره به زیباییها و الطاف او میپردازد و وجود او را معجزهای در عالم هستی میداند. او با بیانی عاطفی و عاشقانه میگوید که همه چیز به نوعی وابسته به این موجود است و عشق و عبادت تنها میتواند در پرتو وجود او معنا داشته باشد.
شاعر همچنین به تضادهای طبیعی و احساساتی اشاره میکند که در نتیجه وجود این موجود میتوانند بروز کنند. او از نوعی مستی و سرمستی حاصل از عشق به این موجود سخن میگوید که انسان را به حالتی از خلوص و وحدت میکشاند. در نهایت، شاعر بیان میکند که حقیقت و ذات این موجود در درون هر فرد باید مورد جستجو قرار گیرد و این همگان باید در پی دریافت الطاف و رحمت او باشند.
هوش مصنوعی: تو تمام حقیقت و اصالت هستی و از هر زشتی و نقصی پاکی. وجود تو شبیه خاکی است که از همه چیز خالی و بینظیر است.
هوش مصنوعی: توئی منبع وجود و هستی دو جهان، و من که به حقیقت میگوییم «من همانم»، باز هم تو هستی.
هوش مصنوعی: آواز زیبای طبیعت نشانه یکپارچگی و وحدت است، و زیبایی تو از هرگونه غیر ممکن به دور است.
هوش مصنوعی: وجود تو با جذابیتهایش مسحورکننده است و علم و دانش هم نسبت به زیباییها و جلوههای تو شگفتزده و حیران ماندهاند.
هوش مصنوعی: چهرهات به خاطر سخاوت و بخشندگیات خوشگوار است و صحبت کردن دربارهی ویژگیهایت باعث میشود که دست از تعریف و تمجید بردارم.
هوش مصنوعی: دوست داشتن تو برای من مثل عطر خوش و دلپذیر است که روز و شب با من است و به من آرامش میدهد.
هوش مصنوعی: عطر بهار از تو مستقیماً نشأت میگیرد و باغ به لطف وجود تو خوشبو شده است. لباس تو نیز از زیبایی و جذابیت خاصی برخوردار است.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که طبیعت و روح من سعی میکنند از تو آرامش بگیرند، در حالی که خودت با بیتوجهی و نادیده گرفتن احساسات من، در واقع زیباییهای وجودم را نادیده میگیری.
هوش مصنوعی: عقل را رها کن، زیرا عشق تو را به بیخودی میکشاند و در حالت سماع دچار آشفتگی میشوی.
هوش مصنوعی: نرگس زیبای سیاه چشمت از چاشت خوشم، و سرم از مستی زیباییات به شدت به زمین افتاد.
هوش مصنوعی: اگر دست سرنوشت به تو آسیب بزند، خونت را میریزد. نشانهای از حیا در تو وجود دارد که چون گل لاله است و زیباییاش از تو نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: شاهد ایمان تو، باعث فخر و سربلندی من است و کفر را در برابر نور ایمان تو، نادیده میگیرد. من از امید تو سرشار و شاداب شدهام.
هوش مصنوعی: نخستین فردی که به خاطر طمع به ثروت، درخت خشک را به امید میوهاش بارور کند، و دومین فردی که با دوری از دنیا، خود را از خواستهها و آرزوها دور نگهدارد.
هوش مصنوعی: دل من به یک دیوار غم تبدیل شده و عقل من را در این حصار گرفتار کرده است.
هوش مصنوعی: کسی که در کوی تو قدم میزند، در واقع به بندگی و عبودیت مشغول است و ویژگیهای الهی تو همچون یک تاج بر سر او میدرخشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خوبی و مقام تو باشد، در حضور تو به عبادت و راز و نیاز خواهد پرداخت.
هوش مصنوعی: زیبایی بندگی تنها یک تصور است که از نظر شما به عبای خداوند منتقل میشود.
هوش مصنوعی: یا کمی از زندگی کن که خوشبختی را تجربه کنی، یا اینکه به پیروی و بندگی خود ادامه بده.
هوش مصنوعی: آه، این گروه ناتمام تحت تاثیر نعمتهای پاک و حلال قرار دارند، در حالی که روشهای نادرست و ظلم نمیتواند به آنها کمک کند.
هوش مصنوعی: جهان و موقعیتها را بگذران و اجازه بده که صبر و بردباری تواناییهای عملی را با علم و دانش بسنجد.
هوش مصنوعی: این جمله به بیان تغییر و تحول در وضعیت کنونی اشاره دارد. به نوعی خواهان این است که حالتی که تازه و شاداب است، به زردی و سردی تبدیل شود. همچنین، از آهنگ و آوازهایی صحبت میشود که میطلبد متوقف یا آرام شوند. این عبارت میتواند نماد تغییر در احساسات یا شرایط باشد.
هوش مصنوعی: با هفت سوگند و به اندازهای زیاد، تلاش کن تا از پرواز بازماندهای، که به خاطر نشانههایش صدایی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: بر این شیشه نازک سنگ بزن تا انعکاس شمع صبحگاهی را در آب ببینی.
هوش مصنوعی: دشمنی که بهرام را نمایندگی میکند، به سرعت و به طور ناگهانی از درون سینه بیرون میآید، مانند دستوری که از آسمان صادر شده و تمام نظم را بر هم میزند.
هوش مصنوعی: جمعیت زمانه به بوی نسیم از یادها بپرداز و از نور نیز خود را پاک کن.
هوش مصنوعی: صبح را به خوبی در آینه نشان بده و این لیوان شیر را از بام بریز.
هوش مصنوعی: بگذارید روایتی از نور و زندگی داشته باشیم، نه اینکه با غم و اندوه طول عمر بکشیم.
هوش مصنوعی: از دعا و درخواست خود پاسخ دریافت کن و عطر گل را از نسیم صبح بگیر.
هوش مصنوعی: معنای واقعی را از ظواهر خارج کن و در مسیر اتحاد و یکپارچگی روشنایی پیدا کن.
هوش مصنوعی: این زمزمه نشان میدهد که تو شایسته بهشت هستی و هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگزین آن شود.
هوش مصنوعی: حال و حالت مستی تو، خود نشاندهنده وجود تو است و همانطور که مستی به تو نسبت داده میشود، اندازه و ابعاد وجودت نیز به آن وابسته است.
هوش مصنوعی: در مکان مقدس راز تو، تنها خودت را نشان بده و با جلوههای زیبایت خودت را معرفی کن، زیرا تو خود به تنهایی کافی هستی.
هوش مصنوعی: ما همه در انتظار دستورات تو هستیم و از خواستههای تو راضی هستیم، مثل گیاهانی که از باغ تو بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: ما کسانی هستیم که از شادی و خوشی دوریم و به نوعی در پی تأیید و پذیرش تو هستیم.
هوش مصنوعی: اگرچه غم میتواند زهر باشد و شادی مانند شهد، اما در نهایت هر چیزی که به انسان داده میشود، منجر به شکرگزاری و قدردانی میشود.
هوش مصنوعی: الحمدلله، همیشه مدیون لطف و حمایت تو هستیم و نوری که در دل ما قرار داری، باعث استحکام ایمانمان شده است.
هوش مصنوعی: دل عرفی مانند حرم، مکانی است برای نگهداری رازهای تو، و پرندهای که در آن جا وجود دارد، زخمِ عشق به تو را دارد.
هوش مصنوعی: دردی کهنه را به فراموشی بسپار و یاد آن را از خود دور کن. باشد که نیازی به درمان نداشته باشی و زخمهایت بهبود یابند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.