گنجور

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - مطلع ثانی

 

سرو قدی شکر لبی گلرخ غالیه کله

جان مرا به صد زبان زآن رخ و غالیه گله

نرگس مستش آسمان سفته به تیر غمزگان

سنبل هندویش به جان رفته به سایه گله

آن ز میان انس و جان برده هزار کاروان

[...]

فلکی شروانی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲۵

 

دوش در آمد از درم تازه چو باد صبحگه

مشک فشانده بر قبا غالیه سوده بر کله

بس که دو دیده سیه بر کف پای سودمش

گشت سفید چشم من شد کف پای او سیه

دست گرفتمش که دل حامل درد شد ببین

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷۲

 

دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل سیه

گل ندهد بغیر از این آب و هوای خانقه

مومن و بت پرست را کعبه و دیر قبله شد

کافرم ار مرا بود غیر در تو قبله گه

گرچه بجستجوی مه فتنه شوند مرد و زن

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۴۳ - تاریخ وفات شیخ محمد لاهیجی

 

هادی رهروان دین شیخ محمد آنکه بود

لاهجی و بمعرفت آیت رحمت اله

پرتو نور بخشیش برده ز آفتاب دست

صورت نور بخشیش کرده خجل جمال ماه

شد چو مسیح بر فلک سیاه ز خاک برگرفت

[...]

اهلی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - و برای او

 

طی طریق بندگی نیست به لشکر و سپه

در سرلشگر و سپه عمر چه می‌کنی تبه

جانب همرهان خود از چه نمی‌کنی نگه

منزل یار را بود وادی نفس نیمره

صامت بروجردی