گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶

 

داد دلم به دست غم طره دلربای تو

برد به عرض بوسه جان عارض جانفزای تو

گر دل و جان ز دست شد غم نخورم برای خود

زانکه چه جان چه خاک ره گر نبود برای تو؟

دل که بود که دم زند تا ندهد مراد تو؟

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 
 
sunny dark_mode