گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵۵ - در مدح بهرامشاه

 

خواجه سلام علیک کو لب چون نوش او

پستهٔ دربار او لعل گهر پوش او

کی به اشارت ز دور چشم ببیند لبش

زان که نداند همی شکل لبش هوش او

چشم کجا بیندش از ره صورت از آنک

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح بهرامشاه

 

خواجه غلط کرده است در چه؟ در ابروی او

زان که نسازد همی قبلهٔ دل سوی او

قبلهٔ عقلست و نقل پیچ و خم زلف او

دایهٔ حورست و روح بوی خوش و خوی او

شیر فلک را شدست از پی کسب شرف

[...]

سنایی
 
 
sunny dark_mode