گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۷

 

سپه را گاه زاری بر سپهسالار اعظم شد

که از سوگش دل شه خسته و پشت سپه خم شد

نه یک تن کم شد از ایران که مانا صد هزاران تن

که هر یک بر هزاران تن فزود اندر هنر گم شد

بنال ای چرخ بازاری و کن اشک از بصر جاری

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - راجع به چوبداران گوسفند فروش

 

بهنگام تقاضا هر که مال چوبداران را

شود منکر بنزد من سزایش چوب دار آید

تقاضا را محصل باید اما چون بیندیشی

محصل گاه بی چوبست و گاهی چوبدار آید

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۰ - مطایبه

 

دریغ آن ناصرالدین شاه و استبداد دورانش

عزیز حضرت سلطان امین بزم خاقانش

ز فراشان قرمزپوش و دژخیمان بدهیبت

چماق شاطر و چوب قرقچی در بیابانش

گهی در دشت دوشان تپه گه در مشکوی مشکین

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - در تهنیت ولادت

 

چو بر شد هفت ساعت ثلث کم از شام دوشنبه

شد اندر نیم شب ناگه چراغ صبحگه روشن

نهم از ماه شوال المکرم بود کز فره

سپهر سلطنت را کرد ماهی چارده روشن

ز گردون ولیعهدی مهم سرزد بنام ایزد

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۳۰

 

خداوندا شنیدستم که چون یوسف به مصر اندر

فراز مسند عزت همی کرسی نشین آمد

بسالی کز درون خلق دود اندر هوا می شد

ز کنعان نامه یعقوب بر یوسف چنین آمد

که ما را در پی روزی بدست تو است چشم اینک

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۳۲ - از طرف احترام السیاده قائم مقامی مدیر مدرسه بنات اسلامی برای طبع در رقعه دعوت بانوان به مدرسه انشا فرموده

 

چو اندر سایه سلطان عالم حجت یزدان

امام العصر مولی الخافقین فرزند پیغمبر«ص »

بروز امتحان اندر دبستان بناتیه

که از بهرش بساط جشنی آرایم بزیب وفر

تقاضا دارم از الطاف بی پایان در آن ساعت

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode