گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۲

 

زهی! حسن ترا گل خاک کویی

نسیم عنبر از زلف تو بویی

رخت بر سوسن و گل طعنه‌ها زد

که بود این ده زبانی، آن دو رویی

نیامد در خم چوگان خوبی

[...]

اوحدی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode