گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

چرا در دیر بنشستی تو در سیر

که خواهد گشت ویران ناگهت دیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

تو مستی این زمان و مانده در دیر

در این مستی کنی هر لحظهٔ سیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

بسی رفتند دیگر سوی این دیر

دگر آهنگ کرده سوی آن سیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

حقیقت چون دهم هیلاج تقریر

ز دید انبیا در عین تفسیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

کسی کاو ره برد اینجا سوی پیر

نباشد خود مر او را مکر و تزویر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ترا اوّل بباید خواند تفسیر

نه بحث نفس الّا در بر پیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

برانداز این چهار و راه خود گیر

که پیش از این نباشد هیچ تدبیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

نظر در سوی اشیا کردم از سیر

عجب گردانست کردم این همه دیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

نه در شر پایدارم لیک در خیر

حقیقت دارم وهم میکنم سیر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

سؤالی کرد وی یکی روز از پیر

که ای تو جان همه شاه و همه میر

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

ز دانائی یکی پرسید کای پیر

همی گوئی همیشه سرّ تفسیر

عطار
 
 
۱
۵
۶
۷
sunny dark_mode