فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
درود از من بدان سرو سمنروی
که ندهد همچو بوی او سمن بوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
درود از من بدان ماه سمنبوی
درود از من بدان یار جفا جوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل
چه خواهم دید زان سرو سمنبوی
چه خواهم دید زان ماه سخنگوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۵ - رسیدن آذین از ویش به رامین
گهی از دیده راندی گوهرین جوی
گهی از دل کشیدی آذرین هوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین
سر نامه به نام ویس بتروی
مه سوسنبر و مهر سمنبوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین
جهان افروز رامین از پس اوی
چو چوگاندار تازان از پس گوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین
همان کرد ای عجب ویس سمنبوی
که رامین کرده بُد با نامهٔ اوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین
به سنگین دل وفا و مهر من جوی
به نوشین لب نوازشهای من گوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را
نه بت دیدم بدان شکل و بدان روی
نه گل دیدم بدان رنگ و بدان بوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۱ - پاسخ دادن ویس رامین را
دگر باره سمنبر ویس مهروی
گشاد آواز مشک از عنبرین موی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
بر آن عمری که گم کردی همی موی
چو زین معشوق یاد آری همی گوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
دریغا آن همه رنج و تگاپوی
که در میدان به سر برده نشد گوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
همی زد برف را بر چشم و بر روی
چنان کاسیمه گشتی پیل با اوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
نهاده چون دو دیبا روی بر روی
چو دو زنجیر مشکین موی بر موی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن
چو بشنید این سخن ویس سمن بوی
بر آمد لالهء شادیش از روی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین
نه چونین است کاندیشید بدگوی
مِیَم برریخت لیکن نامدش بوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز
زنی پیرست پنداری نکو روی
که در چاه افگند هر دم یکی شوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۲ - نشاندن رامین پسر خود را به پادشاهى و مجاور شدن به آتشغاه تا روز مرگ
خبر گردیم و ما بوده خبر جوی
سمر گردیم و خود بوده سمر گوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
ادب کبر آرد از چون تو هنرجوی
سخن فخر آرد از چون تو سخنگوی
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
چو عیسی هم ز گهواره سخنگوی
چو موسی هم به خردی داوری جوی