گنجور

خالد نقشبندی » مثنویات » مناجات

 

به هر دو دیده آن غوث قیوم

سعید عروه الوثقای معصوم

خالد نقشبندی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۲۰ - به محمد صادق بیک کرد نگاشته

 

ز دنیا قسم ما خون خوردن آمد

نشاید خورد الا رزق مقسوم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۵ - به میرزا حسن مطرب نگاشته

 

رطب شیرین و دست از نخل کوتاه

مسافر تشنه و جلاب مسموم

یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۷

 

زمشکین موی و روی ای لعبت روم

تو چین و روم آوردی در این بوم

وجودت گر نبودی عالم آرا

بعالم بدیکی موجود و معدوم

زتقسیم ازل دل آن دهان برد

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۰۴

 

نشد ز آمد شد نظاره مفهوم

به لب دندان بود یا در منظوم

دهانش نون تنوین است فایز!

که آید در حساب و نیست معلوم

فایز
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴ - نسب‌نامه

 

فرستاد او به ایران وینت معلوم

شهیرا کو بود سلطان معصوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۴ - الاسماء الذاتیه

 

بود مخصوص ذات حی دیموم

بمثل عالم و قدوس و قیوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۸۸ - الخضر

 

مکن انکار امریرا که مکتوم

بود از فهم و وجهش نیست معلوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۰۴ - رب‌الارباب

 

مثال عالم و قادر بمعلوم

باسماء صفات اینهاست موسوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۴۰ - سرالربوبیه

 

بود موقوف بر معدوم معدوم

خود این بر اهل تحقیق است معلوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۴۱ - سرسرالربوبیه

 

بود اندر ازل بروجه معلوم

بحال خویش اعیان جمله معدوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۸۱ - طاهر الباطن

 

بود آنطاهر الباطن که معصوم

ز وسواس و هواجس شد بمعلوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۶ - عبدالعلیم

 

بود عبدالعلیم آنکس که معلوم

بر او باشد حقایقهای مکتوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۱ - عبدالمعز

 

شود قدرش بجای خویش معلوم

برون از جای خود خوار است و محروم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۶ - عبداللطیف

 

نباشد آن اثرها بر تو معلوم

چو در آن جمله اسراریست مکتوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۶۸ - عبدالحی

 

کند بروی تجلی حی دیموم

حیات سر مدش بخشد بمعلوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۶۹ - عبدالقیوم

 

بود این از خواص اسم قیوم

که بهر مظهر او گشته مرسوم

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۷۵ - عبدالقادر

 

ز حق باشد به قدرت گرچه معلوم

نه بیند ذات خود را جز که معدوم

صفی علیشاه
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode