عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید
ز تو دوری نخواهیم ای خداوند
گر اندازی تو ما را در غل و بند
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
که درویشان ترا دانند و خوانند
ز اسرار تو خود درها فشاند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵ - در نعت سیّد المرسلین علیه افضل الصّلوات و اکمل التحیّات فرماید
کجا همچون تو دیگر باز بیند
طلبکار تو مر اهل یقینند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید
کسی کو علم لوت و لات داند
بلاشک این بیان طامات دارند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۳ - در ثنا گفتن پیر حضرت یوسف را علیه السلام و جان در باختن او در نظر یوسف فرماید
برویش بوسهٔ داد آن خداوند
چه سود ای دوست چون جان رفت از بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
ز وصف من همه در بحر مانند
اگرچه بود هم خود نمایند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
حسد دور افکند مرد از خداوند
ز من بشنو تو ای اسرار وین پند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
چنانشان مکر کرد از راه بفکند
گشاد از کار خود اینجایگه بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
بتو پیدا شده سرّ خداوند
ابا معنی تو صورت گشته پابند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
حقیقت اوست دیدار خداوند
زبان اینجایگه ای دوست دربند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
ز وصلش عاشقان جان برفشاندند
نه بر مانند تو حیران بمانند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۰ - در عریانی و بی روئی آدم علیه السّلام گوید و ملامت کردن حضرت جبرئیل علیه السلام مر او را در خوردن گندم فرماید
نبردی هیچ فرمان خداوند
فتادی این چنین مجروح در بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید
کنون آدم بفرمان خداوند
ز جنّت دور باش و رخت بربند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید
یکی دیدی تو او بی مثل و مانند
وجود جانت شد با دوست پیوند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
مبرّا شو ز جفت و جان و فرزند
که تا بگشائی از هم اینچنین بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
خوشا آندم که در جنّت خداوند
گشاده باشد اندر دیدهها بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۱ - درخواب دیدن عاشق که گوش معشوق بدست گرفته و از خواب بیدار شدن و گوش خود را در دست خود دیدن فرماید
طلب میکن در این زندان خداوند
که بیرونت کند ناگه از این بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
درون خانه بینی مر خداوند
گشاید آنگهی از تو چنین بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
نهان پیدا کند بیشک خداوند
کند ظالم در آنجاگاه در بند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید
درون خود نظر کن ای خردمند
که مرغ لامکانت هست در بند