گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۷ - نامه نوشتن شیرین به خسرو به تعزیت مریم

 

سرشکش رشک درهای عدن بود

از آن رو دانه تسبیح من بود

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۶ - سبب نظم کتاب

 

مرا سوزی شبی با خویشتن بود

چو فانوس آتشم در پیرهن بود

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۴ - دیوانه شدن پروانه و صحرا گرفتن او

 

در آن صحرا نه ریگ موج زن بود

زمین را دانه از گرمی به تن بود

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۴ - دیوانه شدن پروانه و صحرا گرفتن او

 

چو مجنون با دل خود در سخن بود

نهانش زاریی با خویشتن بود

اهلی شیرازی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان

 

هنوز این مژده آور در سخن بود

که شوقم بر در شه بوسه زن بود

نوعی خبوشانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

هنوزش نیم جانی در بدن بود

شعورش بود و یارای سخن بود

یغمای جندقی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۱۹ - المعلم الاول و معلم الملک

 

صفی را عقل و روح و قلب و تن بود

وی اکمل در ظهور ذولمنن بود

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت

 

سخنهائی که آن بس دلشکن بود

شنیدم لیک دانستم ز من بود

صفی علیشاه
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۸۵ - متاع شیخ اساطیر کهن بود

 

متاع شیخ اساطیر کهن بود

حدیث او همه تخمین و ظن بود

هنوز اسلام او زنار دار است

حرم چون دیر بود او برهمن بود

اقبال لاهوری
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - طومار دانش

 

خط طومار گفتی خط جن بود

نقط‌ لاشی مرکب‌ لم‌ یبن‌ بود

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode