×
عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
بدانک او در حقیقت پادشاهست
که مراین را که گفتم دو گواهست
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
چو او بر یاد باغ پادشاهست
سری دارد که بادش در کلاهست
عطار » خسرونامه » بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهانافروز خواهر شاه اصفهان و رفتن هرمز بهطبیبی بر بالین او و عاشق شدن او بر هرمز
مرا دل میزند کاو پادشاهست
که بر وی فرّ یزدانی گواهست
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
طبیبی نیست او صاحب کلاهست
که قیصر زادهٔ رومست و شاهست
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
که این کشتن نه کار پادشاهست
که این شهزاده بی شک بی گناهست
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
همه در سایهٔ تو در پناهست
که خواهی این گدایان را ز شاهست
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید
درین ره پاکبازی زاد راهست
پس آنگه در میان دیدار شاهست
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
ترا این عز و دولت هم ز ما هست
که جسم وجان تو در ما بقاهست
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره
اگرچه پیر شبلی پیر راهست
در اول دیدمش او عذر خواهست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب کردن با دل و دریافتن اسرار معانی فرماید
اگر توفیق میجوئی ترا هست
درونِ جان و دل عین خدا هست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید
همه روی زمین برگ گیاهست
درون دلها پر از دردست و آهست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۰ - در معنی ان اللّه خلق ادم فی صورت الرّحمان فرماید
ز عشق و عقل اینجا کارگاهست
ولی دیدار آدم دید شاهست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۶ - در صفات عناصر فرماید
ریاضت قربت مردان راهست
که در آخر یقین دیدار شاهست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۰ - سؤال نمودن ازمنصور که ابلیس در عین تلبیس است و جواب دادن منصور آن شخص را
اگراو این زمان مردود راهست
حقیقت آخر اینجا عذرخواهست
۱
۲