عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۰ - در اسرار دل و تفسیر قرآن مجید گوید
ندیدی آنچه کام جسم و جان بود
که دلدارت در اینجا گه عیان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
یکی بُد چونشدم بیدار و آن بود
نهانم در نهان کلی عیان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را
نه وقت لی مع الله را عیان بود
که او پیوسته در کون و مکان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را
طبیعت ظاهر هر دو جهان بود
درو بیشک حقیقت جانجان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۷ - جواب دادن منصور شبلی را
چنان منصور در شرح و بیان بود
کزو عشاق در شور و فغان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۱ - در نموداری سر توحید به هر نوع
فراقم در وصال اینجا عیان بود
اگرچه نقشم اندر بی نشان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
چنان کاول نهادش بی نشان بود
ورا این آرزو اندر جهان بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)
همه اسرار من اینجا عیان بود
نشانی مر مرا در بی نشان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
چو منصوراز حقیقت لامکان بود
از آن او فتنهٔ کلّ جهان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۴ - در صفت پیر دانا و حکایت اسرار کردن کل با او فرماید
بمعنی برتر از هر دو جهان بود
ز عشق و عقل او صاحب بیان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید
سرافرازی او برتر ز جان بود
بدست او همه کون و مکان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
چنان آدم ز ذاتش بی نشان بود
که کلّی در بهشت جاودان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۴ - در معنی و هو معکم اینما کنتم و حقیقت کل فرماید
چنان مست لقای جان جان بود
که آدم در نهان حق عیان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
ولی در عین هستی جان جان بود
که از دیدار آدم او نهان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۰ - بر پرگرفتن جبرئیل(ع)آدم علیه السّلام را و تقریر کردن جنّات عدن
تماشای بهشتش هر زمان بود
که آدم ز آفرینش جان جان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
شب و روز از حسد اینجا چنان بود
که همچون موم در آتش نهان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۲ - رفتن ابلیس به تلبیس در بهشت در دهان مار از جهت مکر کردن با آدم علیه افضل الصّلوات و اکمل التحیات
ز رفعت نور محض و جان جان بود
که جنّات اندرو کلّی نهان بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
نبُد منصور حق کلّی عیان بود
اناالحق در همه کون و مکان بود