گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۶ - نظامی گشنیز خورد

 

نظامی در خراسان خورد گشنیز

که تا گشتش رسن تابی فرامشت

به شهر خویش گوئی خویشتن را

نماید کان چه . . . ونست آن به انگشت

به . . . ون در برد باید سو کمان را

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۷ - این چیست؟

 

چه . . . یر است این ز . . . یر خر زبر دست

که خر چون دید زو، آنگونه بشکست

خر نر را . . . ون در کردم این . . . یر

به سان ماده خر خوابید در غست

چو . . . ادم ماده خر ار، کره بفکند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۳۲

 

اگر آبی رحم در چشم دشمن

بچشم دوست گلنار ملیسم

سپیدی روی من نور الهی

که در دین مرد یکرنگم نه پیسم

وگر پیرم چو شهوتراند باید

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۵۳ - تار و نزنگ

 

به می خواران فتادم از قضا دوش

نبود اندر میان تار و ترنگی

بناگه تا ترنگان از درآمد

یکی کنگی فرو ژولیده دنگی

ربابی در برش چون کشتی نوح

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۵۷ - نه مستی و پستی

 

خائی گنده ترسا پرستی

در اسلام را بر خود ببستی

چه دست آویز داری اندر اسلام

زناری در میان آویز دستی

بمستی بر سر حمدان نشستی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۵۹ - قوامی

 

قوامی همچنین بد ساز ماندی

اسیر خرزه یک تاز ماندی

در این یکماهه چندان ایر خوردی

که از دیگر غذاها باز ماندی

در حجره به روی دوستان بر

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
sunny dark_mode