گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

سخن هرجا ز صنع کردگار است

گواه پای برجا کوهسار است

خصوصا کوه گردون قدر کشمیر

که تیغش می زند بر ابر شمشیر

نگویم کوه، ابدالی تنومند

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنوی در باب نابسامانی اوضاع زمان

 

نبینم خوش زمین و آسمان را

به خیر آرد خدا، کار جهان را

جهان آن روز راحت را تلف کرد

که رسم دوستی را برطرف کرد

نه تنها دوست با دشمن نسازد

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - حکایت مردی که آب در شیر می کرد

 

شنیدم حیله پردازی ز احشام

که در تزویر بودش چون فلک نام

چو خیل اخترانش گله ای بود

کزان خوردی چو طفلان شیر مقصود

خجسته گله ای کز خوردن گل

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال

 

ز بس شد فعل بد، غماز چون مشک

جهان را شد دماغ آخر ازان خشک

ز خشکی سرو آمد بر لب جو

به پیچ و تاب همچون شاخ آهو

تفاوت نیست از خشکی ایام

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - جنگ ها جو

 

بیا بلبل که ایام بهار است

گلستان خوش تر از آغوش یار است

صف آرا شد چمن از بید و شمشاد

علمدار سپاهش سرو آزاد

بهار از جنگ دی برگشت فیروز

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - وصف و ذم فرس

 

بود در زیر زینم بادپایی

نه اسبی، بلکه شوخ دلربایی

اسیر کاکلش خوبان دلجو

گرفتار خم فتراکش آهو

به رنگ نیلگون خود را نموده ست

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر

 

شنیدم روزی از خونابه نوشی

چو گل از پاره ی تن خرقه پوشی

نه فکر زندگی او را، نه مرگی

چو سرو آزاده ی بی شاخ و برگی

در معنی به گوش خود کشیده

[...]

سلیم تهرانی