ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۴۴ - و به نستعین و نستمد
غبار پوسیرونرف پی تره پیکان
حزام سانگل بود دهنه زن، برید عنان
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - تغزل
گه فریضهٔ شام آن چراغ ترکستان
کنار من ز رخ خویش کرد لالستان
پی شکار دل و جان به غمزه و ابرو
کهی گشاده کمین وگهی گشوده کمان
به چرخ، برجیس از ماه روی او خیره
[...]
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - در سوگ پدر
دربغ و دردکه ازکید چرخ و فتنه دهر
بشد صبوری و ازکف ربود صبر جهان
دربغ از آن دل دانا که از جفای سپهر
گزید خاک سیه را ز بهر خویش مکان
صبوری آن ملک شاعران طوس برفت
[...]
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۲ - ابر و شفق
کربم و باذل ابری برآمد از بر کوه
بغارتیده همه بار خانهٔ عمان
صلای داد و جبین برگشاد و کرد نثار
بهدشت گوهر سیراب و بر افق مرجان
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم
چو آن سفید کفن خورده، خورده شد پنهان
به زیر خاک سیاه و از او نماند نشان
نهاد پیر، یکی تخته سنگ بر سر آن
سپس به چشم خداحافظی جاویدان
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم
خمیده پشت، زنی پیر، لندلندکنان
دو سه دقیقه پیش آمد و نمود فغان
که صد هزاران لعنت به مردم تهران
سپس نگاهی بر من نمود و گشت روان
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
نمود مُنفَصِلَم از مشاغلِ دیوان
برای من نه دگر، رتبه ماند و نی عنوان
ببین شرافت و مردانگی، در این دوران
گذشته زآن که ندارد ثمر، دهد خُسران!
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
من و دو تن پسرم، شب پیاده از کرمان
برون شدیم زمستان سخت یخبندان
نه توشهای و نه روپوش، مُفلِس و عُریان
چه گویمت که چه بر ما گذشت از بوران
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
یکی دو ماه ز بعد خلاصیام دوران
دگر نماند بدان سان و گشت دیگرسان
که رفته رفته شورش فتاد در جریان
نویدِ نهضتِ ستارخان و باقرخان
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
به خاصه آنکه خبرها، رسید از گیلان
ز وضع شورش و از قتل آقابالاخان
فتاد غلغله در شهر و حومهٔ تهران
که عنقریب به شَه میشود چنین و چنان
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۸ - سرنوشت
به جغذ گفت شبانگاه طوطی از سر خشم
که چند بایدت اینگونه زیست سرگردان
چرا ز گوشهٔ عزلت، برون نمیئی
چه اوفتاده که از خلق میشوی پنهان
کسی به جز تو، نبستست چشم روشن بین
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲ - فرشتهٔ انس
در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست
در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
بهیچ مبحث و دیباچهای، قضا ننوشت
برای مرد کمال و برای زن نقصان
زن از نخست بود رکن خانهٔ هستی
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۵ - گفتار و کردار
به گربه گفت ز راه عتاب، شیر ژیان
ندیدهام چو تو هیچ آفریده، سرگردان
خیال پستی و دزدی، تو را برد همه روز
بسوی مطبخ شه، یا به کلبهٔ دهقان
گهی ز کاسهٔ بیچارگان، بری گیپا
[...]