گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶

 

چه محنت است که در عاشقی به ما نرسد

کجا رویم که صد فتنه در قفا نرسد

به رویِ ما همه رنجی رسید درغمِ دوست

مگر که راحتِ رویش به رویِ ما نرسد

فراغِ دل من از آن داشتم که یک چندی

[...]

حکیم نزاری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳۱

 

شراب لعل به آن لعل جانفزا نرسد

که آب تلخ به سرچشمه بقا نرسد

اثر ز گرمروان بر زمین نمی ماند

به گرد آتش این کاروان صبا نرسد

کجا رسد دل بی دست و پای ما ز تلاش

[...]

صائب تبریزی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲ - قطعه

 

خدای داده ولی بنده سد راه شده

که آنچه داده خداوند ما به ما نرسد

زمانه ای است که کس دادرس به کس نبود

به دادما نرسد کس اگر خدا نرسد

بلند اقبال
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۸ - در آسمان به هدف تیر یک دعا نرسد

 

شهید عشق تو کارش به دست و پا نرسد

به داد آنکه تو راندی ز خود خدا نرسد

رسید عمر به پایان گذشت جان ز لبم

رسید بر لب جانان ولی به جا نرسد

هوای سایهٔ بالای آن کسم به سر است

[...]

عارف قزوینی
 
 
sunny dark_mode