گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱

 

ایا نسیم سحر پا بنه بتارک فرقد

ببوس درگه موسی بن جعفر بن محمد

سپس به حضرتش از من بگو که باش بگیتی

هماره فرخ و فیروز و کامکار و مؤید

رخ تو غیرت اختر دل تو معدن گوهر

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱ - هنگام جنگ عمومی در اتحاد اسلام فرماید

 

علی نمود مصفا جمال علم یقین را

فکند پرده ز رخسار ناز شاهد دین را

علی ز تیغ شرربار و منطق گهر آگین

گسست عروه کفر و ببست حبل متین را

نمود نصرت پیشینیان ز غیب ولیکن

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳ - در وصف پرنس ارفع الدوله

 

بنور عقل نخستین و ذات موجد دانش

به باب حکمت و محراب علم و مسجد دانش

که چون مؤید عدل است دانش از در حکمت

خدای جل جلاله بود مؤید دانش

امیر نویان والاپرنس ارفع دولت

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵

 

دریده کوس و نفیر و علم شکسته ابوالفتح

دراز گشته دم و پاردم گسسته ابوالفتح

از آن سپس که چو گرگ اوفتاد در گله حق

گریخت همچو شغالی ز دام جسته ابوالفتح

ز بختیاری پر دل به صیدگاه دلیران

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲۵

 

عزیز من به خدا جز تو یک عزیز ندارم

رفیق هجر تو جز اشک ریز ندارم

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode